۱۳۹۶ آذر ۹, پنجشنبه

شکنجه وحشیانه یک زندانی سیاسی در زندان زاهدان

بنا‌ به گزارشات رسیده دژخیمان خامنه‌ای در اداره اطلاعات زاهدان یک زندانی سیاسی از هموطنان بلوچ را پس از دستگیری به مدت یک‌ماه در سلولهای انفرادی تحت شکنجه‌های قرون‌وسطایی قرار دادند.

این زندانی سیاسی که عبدالله قنبر زهی و ۲۵ساله می‌باشد در دوران شکنجه توسط دژخیمان به‌وسیله ”تخت معجزه“ که یکی از شیوه‌های رایج شکنجه برای گرفتن اعتراف از زندانی به‌خصوص در بازداشتگاه اطلاعات زاهدان است، مورد شکنجه‌های وحشیانه قرار گرفته است

در این نوع شکنجه متهم را به تخت بسته و پرسنل اطلاعات متهم را آن‌قدر با کابل شلاق می‌زند تا فرد توان مقاومت خود را از دست می‌دهد و برخی از اعضای بدنش از جمله کلیه‌اش از کار می‌افتد.

افزایش فشار بر زندانی سیاسی بلوچ محمد صابر ملک رئیسی در زندان اردبیل

مأموران زندان اردبیل، زندانی سیاسی بلوچ محمد صابر ملک رئیسی را پس از اعتراض به محدودیتها و ممنوعیتهای اعمال شده نسبت به خود به قرنطینه این زندان منتقل کردند.

این زندانی که از بیماریهای جسمی از جمله مشکلات تنفسی رنج می‌برد در حین گذراندن دوران محکومیت ۱۵ساله خود در زندان به‌صورت تبعیدی است.

پیشتر محمد صابر ملک رئیسی پس از یک اعتصاب‌غذای ۲۰روزه، در دو رنجنامه خطاب به خانم عاصمه جهانگیر با عنواین «از تخت شکنجه‌ای به نام معجزه تا تهدید به اعدام و شبها تا صبح بازجویی همراه با شکنجه می‌شدم از شرح مظالم بر خود رفته گفته و از این کارشناس سازمان ملل خواستار رسیدگی به وضعیت خود و سایر زندانیان عقیدتی در ایران شده بود».

۱۳۹۶ آذر ۷, سه‌شنبه

وضعیت دو کولبر مصدوم وخیم گزارش شده است

بنا‌ به گزارشهای دریافتی وضعیت دو کولبر مصدوم وخیم گزارش شده است.

بنا‌ به این گزارش یک کولبر پیرانشهری که درپی شلیک نیروهای انتظامی به‌شدت مجروح شده بود، دچار قطعی نخاع شد است. وی سمکو احمدیان نام دارد که روز دوشنبه ۲۹آبان ۱۳۹۶، درپی شلیک نیروهای انتظامی در مرز به‌شدت مجروح گردیده بود.

در حادثه‌یی دیگری یک کولبر از اهالی سلماس که در اثر تعقیب و گریز نیروهای انتظامی از ارتفاع سقوط کرده بود، دچار خونریزی مغزی شده است. وضعیت عمومی‌ این کولبر وخیم گزارش شده است.
وی که «اسماعیل جباری» نام دارد ۱۹سال سن دارد. وی روز سه‌شنبه ۳۰آبان، مجروح شد.

وضعیت جسمی این کولبران، وخیم گزارش شده و هم‌اکنون در بیمارستان عارفیان ارومیه تحت مراقبت هستند.

۱۳۹۶ آذر ۶, دوشنبه

بی‌ آبی،افیون، بیکاری و… معضل بزرگ حاشیه نشینان بلوچستان

عضو کمیسیون اجتماعی مجلس رژیم وضعیت حاشینه نشینان استان سیستان و بوچستان را اسفناک ارزیابی کرد  و نرخ بیکاری در جنوب بلوچستان را ۵۰ درصد برآورد کرد.
وی  پیرامون وضعیت آسیب‌های اجتماعی در کشور گفت: با سفری که به تازگی با برخی نمایندگان به استان سیستان بلوچستان داشتیم متاسفانه افزایش حاشیه نشینی در شهرها و روستاهای این استان بعنوان یکی از بزرگترین آسیب اجتماعی مردم این منطقه مشاهده میدانی شد.
وی رقم حاشیه نشینی این در استان پهناور را بیش از ۳۰۰ هزار نفر برآورد کرد و افزود: حاشیه نشینان این استان از فقدان کمترین امکانات رفاهی اجتماعی در رنج به سر می برند و باید گفت دور از شأن و منزلت نظام است افرادی با چنین شرایطی گذران زندگی می کنند.
این نماینده مجلس رژیم عمده ترین مشکل مناطق حاشیه نشین در استان شرقی کشور را معضل شدید بیکاری و عدم بستر لازم برای اشتغال جوانان دانست و خاطر نشان کرد: برخی از نقاط اطراف شهرها حتی از آب آشامیدنی برخوردار نبوده و آب شرب مردم با تانکر تامین می شود. از طرفی افیون و اعتیاد سراسر این بخشها را در بر گرفته است.
وی نرخ بیکاری در مرکز استان یعنی زاهدان را تا۳۰ درصد ارزیابی نمود و تصریح کرد: در جنوب سیستان و بلوچستان این آمار به ۵۰ درصد افزایش می یابد. به همین دلیل بیشترین محورهای گفت و گو و جلسات ما در بخش های مختلف سیستان و بلوچستان در خواست تامین اشتغال جوانان بود و مردم تاکید داشتند مسئولین باید معضل بیکاری استان را برطرف کنند.
وی در همین ارتباط افزود: متاسفانه با بررسی هایی که انجام شد آموزش های فنی حرفه ای بعنوان اهرم اصلی اشتغال در این منطقه پر جمعیت از کشورمان به روز نیست و خود همین موضوع بر فراوانی بیکاران جامعه می افزاید.

وی با بیان اینکه سازمان های حمایتی همچون بهزیستی و کمیته امداد اقشار هدف را مورد پوشش قرار می دهند، یادآور شد: متاسفانه فقر و تنگدستی بطور گسترده در استان وجود دارد و حمایت های این قبیل ارگان ها با وجود تلاش وافر مسئولین، پاسخ گوی تقاضای مردم منطقه نیست.

اعتراض صیادان چابهاربه نصب جی.پی اس بر روی قایق هایشان

روز یکشنبه ۵آذرماه؛ صیادان در چابهار در اعتراض به نصب جی.پی اس آنلاین بر روی شناوران صیادی تجمع کردند.

بر روی پلاکاردی که این صیادان زحمتکش در دست داشتند نوشته شده بود: مدیر کل شیلاتی که نمی‌تواند از صید و صیاری پشتیبانی کند نمی‌خواهیم، بی‌تجربگی ایشان باعث تعطیلی صید و صیادی شد. نصب سیستم وی‌ ام اس برای تعطیلی صید و صیادی در آبهای ساحلی و فراساحلی گردیده و بیکاری ۲۴۰۰۰نفر صیاد به‌طور مستقیم و ۵۰۰۰۰نفر غیرمستقیم کسی ما را یاری نمی‌کند.

۱۳۹۶ آذر ۵, یکشنبه

انسداد مرزها و نبود فرصت‌های شغلی مردم را با فقر شدید مواجه‌ کرده است”

بنا به گزارشات رسیده، امام‌جمعه اهل سنت سراوان اظهار داشت: باید علل و اسباب اصلی پدیده شوم قاچاق مواد مخدر و دیگر شغل‌های پرخطر ریشه‌یابی شوند که آثار سوء آن جامعه را به تباهی کشانده است؛ فقط مبارزه با معلول بدون درنظر گرفتن علت، نه‌تنها این پدیده را از بین نمی‌برد بلکه عواقب سوء آن را افزایش می‌دهد.
وی تصریح کرد: اگر دولتمردان به فکر تجارت سالم و سامان‌دهی درست مرزها نباشند آمار خانواده‌های فقیر بیشتر می‌شود و سرمایه افراد سودجو روز به روز افزایش می‌یابد.
وی در ادامه گفت: در قالب تعاونی‌ها سوختی به‌نام مرزنشینان فروخته می‌شود؛ اما منافع این سوخت مشخص نیست به کجا می‌رود. متأسفانه به مردم چیزی نمی‌رسد و درآمدشان در حد قوت لایموت کفایت نمی‌کند.

وی با تأکید بر اینکه «مردمی که برای امرار معاش و اداره زندگی خود مقدار کمی از مواد غذایی یا دیگر کالاهای مجاز را حمل می‌کند، نباید مورد تعرض و تحقیر قرار گیرند» خاطرنشان ساخت: این‌گونه معاملات قدیم‌الایام در مناطق مرزی وجود داشته است تا مردم از «فقر»، «فلاکت» و «بدبختی» نجات یابند و با عواقب بد و ناهنجاری‌های فقر و بیکاری مواجه نشوند.
لازم به ذکر است که بیش از ۷۰درصد استان سیستان و بلوچستان زیر خط فقر زندگی میکنند تنها تعداد کمی از مردم استان که در مرز کار میکنند که به ظن حمل قاچاق مورد تیر اندازی نیروهای امنیتی و انتظامی قرار می گیرند.

خودکشی ٥٧زن و دختر هموطن کرد طی یک سال گذشته

از ۴آذر ۹۵ تا ۴آذر ۹۶، ٥٧زن و دختر هموطن کرد اقدام به خودکشی کرده‌اند.

طی این بازه زمانی ٥٧زن و دختر کرد به زندگی خود پایان داده‌اند که ٢٩مورد از آنها از طریق حلق‌آویز کردن، ١٦مورد از طریق خودسوزی، ٧مورد از طریق خوردن قرص، ٢ مورد از راه به کارگیری اسلحه شکاری، ١ مورد از طریق پایین انداختن خود از ساختمان و یک مورد نیز با به آب انداختن، به زندگی خود خاتمه داده‌اند.

نکته قابل تأمل آن است که در میان زنانی که اقدام به خودکشی کرده‌اند، مواردی دیده می‌شود که سن آنها ١٠ سال و ١٣سال بوده و با استناد به آمار ١٨مورد از این ٥٧مورد سنشان کمتر از ٢٠ سال بوده است.

کشته شدن زنان کرد
با توجه به فضای امنیتی حاکم بر کردستان و ممانعت از انتشار اخبار خودکشی و کشته شدن زنان توسط سایتهای محلی از سوی نهادهای امنیتی رژیم در کردستان، احتمال بالا بودن این آمار بالقوه می‌باشد.

۱۳۹۶ آذر ۳, جمعه

محرومیت زندانی سیاسی مجروح از دریافت خدمات پزشکی در زاهدان

محمد عزیزی ۲۱ ساله زندانی متهم به اقدام علیه امنیت ملی در زندان زاهدان که در هنگام دستگیری از ناحیه دست راست مورد اصابت گلوله قرار گرفته، با گذشت یکماه از دستگیری و عفونت دست هنوز اقدامی برای درمانش صورت نگرفته است.
بنا به گزارشات رسیده، محمدجان عزیزی زندانی سیاسی زندان زاهدان در زمان دستگیری با وجود غیرمسلح بودن هنگامی که سوار بر موتور بود، در شهرستان قصرقند روستای گورسر دست راست وی مورد اصابت گلوله ماموران قرار گرفت.
یک منبع مطلع در این خصوص گفت :” محمد ۲۱ ساله  را یک ماه در بازداشتگاه وزارت اطلاعات شهر زاهدان نگه داشتند.”
این منبع مطلع در ادامه گفت:” چند روز پیش هم برای بازجویی مجددا به اطلاعات زاهدان احضار شده بود و دست اش کاملا عفونت کرده بود با اینحال تنها روزانه ۲ عدد استامینوفن جهت تسکین درد اش به او می دادند و از درمان اش خودداری میکردند.”
گفتنی است این زندانی قبل از انتقال به اطلاعات زاهدان حهت بازجویی، در بند ۳ زندان زاهدان نگهداری میشد.

پیش تر پسر عموی وی با نام داوود عزیزی ۱۹ ساله،در زاهدان دستگیر شده و هم اکنون به اتهام اقدام علیه امنیت ملی در بند یک زندان زاهدان نگهداری میشود.

تجمع پرسنل بیمارستان موسوم به خمینی اهواز

پرسنل بیمارستان موسوم به خمینی اهواز روز پنجشنبه ۲ آذر برای سومین روز متوالی در مقابل استانداری رژیم در خوزستان تجمع اعتراضی کردند.
آنها در اعتراض به پرداخت نشدن شش ماه حقوق عقب‌افتاده اقدام به تجمع کردند. تجمع‌کنندگان شعار می‌دادند:
... حیا کن فکری به‌حال ما کن


بنا‌ به گزارشهای دریافتی این پرسنل تهدید شده‌اند که در صورت ادامه اعتراض؛ اخراج خواهند شد.

۱۳۹۶ آذر ۲, پنجشنبه

بازداشت و شکنجه ۵ جوان بلوچ “برای اخذ اعترافات اجباری علیه امام جمعه پشامگ”

پنج نفر از شهروندان بلوچ که چهار ماه پیش بازداشت شده اند برای اخذ اعترافات دیکته شده تحت شکجه قرار گرفته اند.
بنا به گزارشات رسیده، محمد صالح شهداد زهی، محمود شهلی بر، ادریس رکنی، عبدالعزیز رکنی و هاشم زردکوهی که ۱۷ تیر ماه سال جاری توسط وزارت اطلاعات در ایرانشهر بازداشت شدند.
این افراد در این مدت تحت شکنجه قرار گرفتند تا از آنها “اعترافات دیکته شده علیه مولوی فضل الرحمن کوهی امام جمعه پشامگ” گرفته شود.
یک منبع مطلع در این باره به فعالین بلوچ گزارش داد:” این ۵ نفر بعد از کشته شدن یک بسیجی در شهرستان سرباز بنام عبدالکریم سجادی بازداشت شده بودند”.

این منبع افزود:” این افراد هنوز در بازداشتگاه وزارت اطلاعات زاهدان و تحت شکنجه قرار دارند و از آنها خواسته شده که اعتراف کنند عبدالکریم سجادی بسیجی را کشته اند و این کار را به فتوای مولوی کوهی انجام داده اند

۳۲۹تن از هموطنان در خوزستان بر اثر توفان گرد و خاک راهی مراکز درمانی شدند

در اهواز ۳۲۹نفر از هموطنان بر اثر توفان گرد و خاک که از روز سه‌شنبه آغاز شده بود با عارضه تنگی نفس به مراکز درمانی استان مراجعه کردند.

این در حالی است که بر اساس گزارش اداره کل محیط‌زیست رژیم در خوزستان، میزان غلظت گرد و غبار اهواز در ساعت ۱۳چهارشنبه اول آذر ۹۶ به ۵۸برابر حد مجاز رسید.

بی خبری از وضعیت زندانی عرب اهوازی عبدالله چلداوی

با وجود گذشت پنج ماه از دستگیری عبدالله چلداوی از فعالان عرب اهوازی هنوز از وضعیت این هموطن اطلاعی در دست نیست. وی روز ۵شهریورماه؛ به‌علت نامعلوم توسط اداره بدنام اطلاعات آخوندی در اهواز دستگیر شده است. عبدالله چلداوی متولد ۱۳۵۸؛ متاهل و دارای ۴فرزند از اهالی کوی حی الثوره است. این فعال اهوازی از فعالان فرهنگی است که در زمینه فعالیتهای فرهنگی و مدنی از جمله کمک به سیل زدگان؛ شرکت در کمپینهای عید فطر؛ عید قربان؛ مبارزه با اعتیاد در فضای مجازی؛ راه‌اندازی جلسات شعر عربی فعال بوده است.

۱۳۹۶ آبان ۳۰, سه‌شنبه

سخنرانی مریم رجوی در مراسم همبستگی با هموطنان زلزله‌زده در غرب ایران

امروز این جا جمع شده‌ایم به‌یاد هموطنان جان‌باخته در زلزله استان کرمانشاه و همدردی با مجروحان و مصدومان این واقعه و ده‌ها هزار خانواری که خانه‌ و سرپناه‌شان ویران شده است.

هموطنان عزیز، خواهران و برادران گرامی،
امروز این جا جمع شده‌ایم به‌یاد هموطنان جان‌باخته در زلزله استان کرمانشاه و همدردی با مجروحان و مصدومان این واقعه و ده‌ها هزار خانواری که خانه‌ و سرپناه‌شان ویران شده است.
جمع شده‌ایم ‌به‌خاطر همدردی با کسانی که عزیزان‌شان زیر آوار ماندند و هر چه گریه کردند و هر چه فریاد کشیدند، کسی به‌داد آنها نرسید و همدردی با کسانی که حتی وقتی توانستند فرزندان و بستگان‌شان را زنده از زیر آوار بیرون بکشند، اما بعد از آن کسی نبود که به‌جراحت آن‌ها رسیدگی کند و جان‌شان را نجات دهد.
به مردم مصیبت‌زده و داغدار کرمانشاه، از طرف مقاومت ایران، عمیق‌ترین تسلیت‌را تقدیم می‌کنم و تکرار می‌کنم که قلب ما باشماست و دعاهای ما برای شماست.
هم چنین به‌خواهران و برادران‌مان و به‌فرزندان‌مان در سرپل‌ ذهاب، در قصر شیرین، ثلاث باباجانی، ازگله، کرند، اسلام‌آباد، گیلان غرب، روانسر، جوانرود، پاوه، صحنه، دالاهو، تازه آباد و کرمانشاه، می‌گوییم:
هاو درد و هاو غم‌تانم خه‌لکی داغداری کورد.
و می‌خواهم از زبان شاعر بزرگ مردم کردستان، مولویِ کرد، بگویم که:
دوباره دلم باز پر غم شده
درین جمع، ماتم فراهم شده
دل از هجر و دوریست بس بیقرار
ز اندوه، نور دو دیده ست تار
باشد که در پناه لطف خدا و یاری و کمک هموطنان‌مان در سراسر کشور، به‌ویژه غرب ایران که در این روزها از دل و جان برانگیخته و دردمند بودند و با یاری پرستاران و پزشکان دلسوز، مجروحان این فاجعه، هرچه زودتر، بهبود پیدا کنند.
با این حال این زخم برقلب‌ و ضمیر همه باقی می‌ماند، زیرا که چنین حادثه‌یی می‌توانست به مراتب قربانی و ویرانی کم‌تری داشته باشد و می‌توانست کرمانشاه عزیز ما را تا این حد در خون و ویرانی غرق نکند.
می‌دانیم که در این روز‌ها، نه فقط کرمانشاه، بلکه تمام ایران، دردمند و اشک‌‌ریزان است. به‌خصوص که همه در سراسر ایران، در زلزله کرمانشاه یک بار دیگر ناامنی و آسیب‌پذیری تمام شهرها و روستاهای خود و هم چنین تمام شئون اقتصادی و اجتماعی ایران را به‌چشم دیدند.
بنابراین ما امروز جمع شده‌ایم که باز هم بگوییم در این ویرانه‌سرای اختناق و فساد و ناامنی و فقر که جغد شوم ولایت فقیه در آن لانه کرده، راه نجات و تنها راه نجات، سرنگونی رژیم ولایت فقیه است.
به‌خواهران و برادران مجاهدم و هواداران مقاومت که خویشان و بستگان‌شان را در این زلزله از دست داده‌اند، صمیمانه تسلیت می‌گویم.

در این جا می‌خواهم به‌طور خاص از هموطنانی که به‌یاری مردم کرمانشاه برخاستند، قدردانی کنم. فکر می‌کنم در این لحظه، اکثریت مردم ایران در این قدردانی سهیم‌اند؛ سپاسگزاری و تقدیری از صمیم قلب از تمام هموطنانمان به‌خصوص جوانانی که در میان این همه شیون و داغ و درد و خانه‌خرابی، منتظر نماندند و در عین فقر و نیازمندی، بی‌تفاوت ننشستند، از تهدید‌ها و اهانت‌های پاسداران و مأموران رژیم جا نزدند، بلکه غیرت و جوانمردی به‌جا آوردند و به‌یاری مردم مصیبت‌زده برخاستند.
به‌ جوانان کرمانشاه می‌گوییم راستی که شما یاد جهان پهلوان تختی را زنده کردید که پهلوانی و انسان‌دوستی را در کمک‌رسانی به مردم زلزله‌زده بوئین زهرا، به‌اوج رساند، پس شما هم مانند آن پهلوان، از هیچ کمک و یاری به هموطنان زلزله‌زده دریغ نکنید. پهلوانی همین است که غم‌خوار و تکیه‌گاه مردم‌ بی‌‌پناه‌تان باشید و رو در روی رژیم ولایت فقیه در میان مردم، همبستگی به‌وجود بیاورید.

زلزله کرمانشاه دو واقعیت خیلی مهم را رو در روی هم آشکار کرد؛ یکی شدت فساد و چپاول و بحران‌زدگی رژیم حاکم و دیگری روحیه همدلی و اتحاد برای مقابله با رژیم.
همه دیدند که ولی فقیه ارتجاع، اولین کاری که کرد، فرستادن سرکرده سپاه و سرکرده بسیج به منطقه زلزله‌زده بود. در اولین فرصت، یگان‌های ضد شورش در آن‌جا مستقر شدند. زیرا خودشان یقین دارند که اگر با تمام قوا، اوضاع را کنترل نکنند، همین منطقه زلزله‌زده، آتشفشان قیام‌ها خواهد شد.
بدیهی است که زلزله و سیل و سایر بلاهای طبیعی چیزی نیست که فقط در ایران واقع شود، در برخی کشورها با بلاهای بسیار بزرگ‌تر مثل سونامی مواجه می‌‌شوند. اما برخلاف ایران تحت حاکمیت آخوندها، در آن کشورها، تمام قوای دولت برای نجات مصیبت‌دیدگان، بسیج می‌شود نه این که به فکر سرکوب مردم در این شرایط باشند.
وانگهی در کشورهای دیگر در مواجهه با چنین مصائبی، طرحهایی را برای رسیدگی به‌نجات‌یافتگان اجرا می‌کنند. اما در ایران، چنان‌که پس از زلزله شمال، یا زلزله بم، یا همین کرمانشاه دیدیم، کسانی هم که از زیر آوار نجات می یابند، یا بر اثر عدم رسیدگی جان می‌دهند و یا به‌خاک سیاه نشانده می‌شوند و کسی کمک‌کار آنها نیست. زلزله یک فاجعه است و زندگی پس از زلزله ده‌ها فاجعه.
آخوندها، حتی مانع این می‌شوند که مردم خود کرمانشاه یا استان‌های همجوار آن به‌کمک زلزله‌زدگان بروند. در برخی جاها مثل سنندج، محل جمع‌آوری کمک‌های مردمی را تخریب کردند، کامیون‌های حامل کمک‌های مردمی را مصادره کردند تا به‌اسم سپاه پاسداران آنها را توزیع کنند و البته بخش زیادی را هم چپاول کنند.
در برخی نقاط، حتی در توزیع کمک‌ها به‌ انواع و اقسام تبعیض‌ها رو آوردند و هموطنان اهل سنت را محروم کردند. راستی که روح اسلام و شیعه و پیشوایانش، از این پلیدی‌ها بیزار است و هم‌چنان که بارها گفته‌ام شیعه حقیقی، امروز در همبستگی و برادری با مردم اهل سنت است.
آری، کار رژیم همین است. تمامیت این نظام برای سرکوب برنامه‌ریزی شده نه برای کمک‌رسانی.


از طرف دیگر، زلزله کرمانشاه، با توجه به‌ابعاد ویرانی‌هایی که می‌توانست بسیار محدودتر باشد، جلوه دیگری از بلایی را عیان کرد که حاکمیت رژیم ولایت فقیه در شهر و روستا بر سر محل کار و زندگی و آموزش و درمان مردم و تأسیسات خدماتی و فنی و زیربنایی کشور آورده است. به‌طوری که کم‌تر جایی در ایران هست که از این بلا در امان باشد. در منطقه زلزله‌زده بیمارستان‌‌های تازه‌ساز فرو ریخته‌اند. می‌گویند بیمارستانی که با هزینه 15میلیون دلار به‌مدت ۸ سال ساخته شده بود، در عرض چند دقیقه فرو ریخت.
زلزله کرمانشاه که ایران را تکان داد، فضایی ایجاد کرده که بعضی از کارشناسان برخی حرف‌های نگفته را بزنند. آن‌ها می‌گویند که رژیم روی گسل‌های زلزله برج می‌سازد، باغ‌ها را تخریب می‌کند و محیط زیست را به‌فاجعه می‌کشاند.
و هم‌چنان که یک‌بار مسعود گفت: «وقتی تمامی درآمد نفت کشور تحت حاکمیت خمینی و دم و دنبالچه‌اش بالا کشیده شده یا صرف ماشین جنگ و سرکوب گردیده و در تنور شهوت شیطانی خمینی خاکستر شده است، طبیعی است که ارکان اقتصاد و اجتماع متزلزل شود و هیچ پیش‌بینی و پیشگیری برای مقابله با حوادث مختلف طبیعی در کار نباشد».
بله، تبهکاری و چپاول و البته اختناق و سرکوب برای حفظ یک رژیم ضد تاریخی و ضد ملی، فاجعه‌یی به‌وجود آورده که یک روز در بم بیرون می‌زند، یک روز در فرو‌ریختن ساختمان پلاسکو یا آتش‌سوزی پالایشگاه‌ها و ریختن معدن ذغال سنگ بر سر کارگران و مهندسان و حالا امروز در زلزله کرمانشاه.
باید از آخوندها پرسید چرا پول‌های مردم ایران را که باید خرج ابتدایی‌ترین نیازهای آنها شود، این چنین بر باد می‌دهند؟ برای حفظ دیکتاتوری بشار اسد، آخوندها هر سال دهها میلیارد دلار خرج می‌کنند، تمام مخارج باندهای وحشی حشد‌الشعبی عراق را خامنه‌ای می‌پردازد. و راستی آن صد میلیارد دلاری که پس از لغو تحریم‌ها از طرف دولت‌های غربی آزاد شد و در اختیار رژیم قرار گرفت کجا رفت؟ از دو برابر شدن درآمد نفت در این دو سال چه چیزی عاید مردم ایران شد؟
چرا هلال احمر را به‌جای این که در خدمت مردم ایران به کار بگیرید، برای صدور ارتجاع به‌کشورهای دیگر فرستادید؟‌ به‌گفته مقام‌های این نظام، هلال احمر رژیم در 19کشور آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین،
۲۶مرکز کمک‌رسانی را اداره می‌کند.
راستی چرا این طور است؟ زیرا ولایت فقیه به‌طور ذاتی کاری جز سرکوب و کشتار ندارد، کاری ندارد جز این که کشور را به‌فساد و تباهی بکشاند و آن را به‌‌قهقرا ببرد. این همان امنیتی است که خامنه‌ای و همدستان‌اش هر روز به‌عنوان افتخارات و دستاوردهای خود، درباره‌اش داد سخن می‌دهند.
اما واقعیت این است که تمام کشور در مقابل زلزله و سیل ناامن است؛ در مقابل فجایع زیست‌محیطی ناامن است، در مقابل پلیدی و فسادی که آخوندها رایج کرده‌اند، ناامن است. در مقابل موسسات غارتگر رژیم که سپرده‌های مردم را چپاول می‌کنند، نا امن است. و از همه مهم‌تر در مقابل سرکوب و آزار و آزادی‌کشی توسط سپاه پاسداران و این‌همه نهاد سرکوب و جنایت، ناامن است.

راستی چرا ایران را به‌یک زندان بزرگ تبدیل کرده‌اید؟‌ چرا خیابان‌ها را برای رفت و آمد جوانان و به‌خصوص زنان ناامن کرده‌اید؟ چرا قلم‌ها را شکسته و زبان‌ها را بریده‌اید؟‌
چرا مردم را از شدت فقر به فروش کلیة خود وادار کرده‌اید؟ چرا مادران تیره‌بخت را به‌فروختن اطفال به‌دنیا نیامده کشانده‌اید؟‌ چرا این همه کارتن خواب و گورخواب؟‌ چرا این همه بیکار و فقیر و نابسامان‌؟‌ چرا این همه دستگیری و این‌همه اعدام؟ چرا و چرا و هزار چرای دیگر.
اما در میان این همه داغ و جراحت و ویرانی یک فکر مشترک و یک احساس مشترک، در ضمیر و قلب هموطنان ما جاری است و آن این است که نه‌حاکمیت این رژیم و نه این خرابی‌ها، ماندگار نخواهد ماند و زبان حال‌شان همان سروده زیبای زنده‌یاد سیمین بهبهانی است که:
دوباره می‌سازمت وطن اگرچه با خشت جان خویش
ستون به‌‌سقف تو می‌زنم اگرچه با استخوان خویش
دوباره می‌بویم از تو گل به‌‌میل نسل جوان تو
دوباره می‌شویم از تو خون به‌سیل اشک روان خویش
آری دوباره می سازیم این وطن را باخشت جانهای خویش آن چنان که تا به حال مجاهدین خلق ایران و رزمندگان آزادی ایران کرده‌اند. و در این مسیر
۱۲۰هزار از بهترین جوانان ایران، جان خود را فدا کرده‌اند.
آنچه گفتم گوشه‌یی از مصائب یک زلزله شوم به‌نام ولایت فقیه است که در ایران رخ داده است. ولی در این ایام، یک واقعیت دیگر هم خودش را نشان داد و آن همبستگی و همیاری جامعه با مردم دردمند کرمانشاه است.
حتی خبرنگاران خارجی هم که از منطقه دیدار کرده بودند، این واقعیت را گزارش می‌کردند که خیلی از کمک‌رسانی‌ها به‌طور خصوصی یعنی توسط خود مردم انجام می‌گیرد. این روحیه همبستگی و از خودگذشتگی حقیقتاً تحسین برانگیز است. همه دیدیم که مادران و پدران و حتی کودکان به‌رغم مشکلات و سختی‌هایی که با آن مواجهند، از هیچ کمکی دریغ نکردند.
دو نفر از هموطنان دلیر کرد از اهالی بوکان و دالاهو در خلال همین امداد رسانی‌ها به‌‌شهادت رسیده‌اند. آری، اگر کار در دست خود مردم باشد، این چنین برای یک دیگر حتی جان هم می‌دهند. درود بر همه آنها.




این فداکاریها، یادآور تلاشهای جوانان مجاهد و مبارز در جریان زلزله طبس، در آستانه سرنگونی رژیم سلطنتی است و آنچه در این چند روزه اتفاق افتاد به روشنی از آمادگی اجتماعی و اعتلای روحیه مقاومت و مبارزه علیه رژیم خبر می‌دهد.
اکنون که به‌خصوص در غرب ایران، فصل سرما شروع شده، مردم زلزله‌زده به‌کمک‌های بسیار بیشتری نیاز دارند. من در این جا از کلیه هموطنانم می‌خواهم که به یاری و کمک خانواده‌‌هایی بشتابید که سرپرست‌ خود را از دست داده‌اند. به کمک بچه‌هایی که یتیم شده‌اند و مادران و پدرانی که نمی‌دانند در سوز سرما و در گرسنگی و بیماری، چطور فرزندان‌ خود را تأمین کنند، همه آن‌ها به‌یاری و کمک شما احتیاج دارند.
از یاد نبریم که به خاطر سیاست ضدمردمی و غارتگرانه آخوندها، فاجعه‌یی که دامنگیر بازماندگان زلزله بم شد از خود زلزله کم‌تر نبود. در مورد کرمانشاه هم نباید اجازه داد که چنان تجربه تلخی تکرار شود و این با همبستگی عمومی مردم امکان‌پذیر است. این چیزی است که نه فقط برای کرمانشاه، بلکه برای سراسر ایران ضروری است.
در نقطه مقابل ولایت فقیه، که تفرقه و بی‌اعتمادی و بی‌تفاوتی را در بین مردم ترویج می‌کند، با سلاح همبستگی می‌توان روحیه اجتماعی را دگرگون کرد. مردمی که از بی‌پناهی رنج می‌کشند و مردمی که از ناامنی و بی‌آیندگی این چنین در اضطرابند، وقتی که به حمایت و محبت هموطنان‌شان پشتگرم شوند، برانگیخته می‌شوند و قدرتمند.
در نتیجه رشته‌های پیوند میان تمام اجزای جامعه محکم می‌شود و نیروی عظیم همبستگی و همدلی جامعه ایران، علیه رژیم ولایت فقیه به‌میدان می‌آید.
کشور ما باید از زنجیر تباهی و اختناق و فقر نجات پیدا کند، باید از ‌ویرانی و بی‌ثباتی و ناامنی رها شود.
کودکان ایران باید نجات پیدا کنند، هم‌چنان‌که روستا‌نشینان و روستاهای ایران، شهرها و شهرنشینان محروم، زنان سرکوب شده و نیروی به بند کشیده جوانان، اقتصاد و کسب و کار کشور، مدارس و دانشگاه‌ها و ورزش ایران، همه به دنبال راه ‌نجات و رهایی هستند و تنها راه آن، سرنگونی تمامیت رژیم ولایت فقیه است.
براین اساس عموم هموطنان را به‌همبستگی و مقاومت و قیام برای به زیر کشیدن این رژیم پلید فرا می‌خوانم.
سلام بر مردم مصیبت‌دیده کرمانشاه،
سلام بر مردم ایران،
سلام بر آزادی.

تعطیلی مدارس و دانشگاههای شهرهای خوزستان به‌علت توفان خاک

مراکز آموزشی و دانشگاههای برخی از شهرهای استان خوزستان به‌علت توفان خاک امروز سه‌شنبه ۳۰آبان ۹۶ تعطیل شد.

بر اساس همین گزارش از ساعتی قبل گرد و خاک و توفان آسمان اهواز و برخی از شهرهای این استان را در بر گرفت و هم‌اکنون مراکز آموزشی شهرهای اهواز، کارون، حمیدیه و باوی تعطیل می‌باشند.

کشته و زخمی شدن ۴کولبر در مرز پیرانشهر در اثر شلیک مستقیم نیروهای جنایتکار رژیم

روز دوشنبه ۲۹آبان، نیروهای جنایتکار رژیم آخوندی در مرز پیرانشهر به سوی جمعی از کولبران شلیک کردند که در نتیجه آن یک کولبر زحمتکش کشته و ٣ کولبر دیگر نیز زخمی شدند.

نام کولبری که کشته شد “حسن مرادی” است. نام دو تن از کولبران مجروح عبارتند از ”رحمان محمود نژاد“ و ”سمکو احمدی“ که هم‌اکنون در مراکز درمانی پیرانشهر تحت مراقبتهای پزشکی قرار دارند.

۱۳۹۶ آبان ۲۹, دوشنبه

حرکت اعتراضی دانشجویان دانشگاه صنعت نفت آبادان

دانشجویان دانشگاه صنعت نفت آبادان روز دوشنبه ۲۹آبان در مقابل دانشکده نفت آبادان تجمع اعتراضی برگزار کردند.
دانشجویان در اعتراض به آزمون استخدامی وزارت نفت و وضعیت کنونی این دانشگاه، در یک حرکت سمبلیک اقدام به برگزاری مراسم تشییع و وداع با پیکر این دانشگاه کردند.

در روزهای گذشته دانشجویان دانشکده‌های نفت آبادان و اهواز در اعتراض به سلب امتیازات دانشگاه صنعت نفت تجمع و تحصن کردند و تمام کلاس‌های روز شنبه به‌دلیل عدم حضور دانشجویان در کلاس لغو شد.

دانشجویان دانشکده نفت اهواز نیز امروز ساکت ننشستند و در دومین روز از تحصن و تجمع خود تمام کلاس‌ها را به تعطیلی کشاندند.

اعتراض مردم بوکان علیه عضو مجلس ارتجاع از این شهر

مردم بوکان روز یکشنبه ۲۸آبان هنگام حضور قسیم عثمانی عضو مجلس ارتجاع از این شهر در قبرستان شهر بوکان علیه وی شعار دادند.

شکنجه شدید دو بازداشت شده بلوچ چابهاری توسط مرزبانی

دو شهروند روستایی بلوچ پس از بازداشت در اطراف چابهار توسط مرزبانی نگور، به زاهدان منتقل و به شدت شکنجه و “مجبور به پذیرش موارد دیکته شده” گردیدند.
بنا به گزارشات رسیده، مرادمحمد ده بلوچ ۴۵ ساله اهل روستای (مسونٹ/بان سنٹ) از توابع چابهار و عبدالماجد پایدار ۲۷ ساله اهل روستای سنگان دشتیاری ۷ ماه پیش توسط مرزبانی بازداشت شدند.
این دو نفر توسط مرزبانی نگور در روستای محل سکونت خود بازداشت شدند.
این دو شهروند بلوچ پس از ۷ ماه نگهداری و شکنجه در بازداشتگاه مرزبانی در زاهدان به بازداشتگاه وزارت اطلاعات زاهدان منتقل و ۵ روز پیش به زندان مرکزی زاهدان منتقل شدند.
این دو زندانی در مدت بازداشت در مرزبانی به شدت مورد شکنجه روحی و جسمی قرار گرفتند.
یک منبع مطلع در اینباره گفت: “عبدالماجد پایدار و مراد محمد ده بلوچ را به اتهام قتل ۸ مامور مرزبانی و گروگان گرفتن ۵ سرباز بازداشت کردند در حالی که این کارها توسط گروه جیش العدل انجام شدند

وی ادامه داد: این دو زندانی هم اکنون در بند ۶ زندان مرکزی زاهدان هستند

۱۳۹۶ آبان ۲۷, شنبه

دبستان کپری شه ماهی بم پشت سراوان

دبستان روستای شه ماهی بم پشت همچنان کپری است.
این دبستان که در آن ۵ پایه ابتدایی تدریس می شوند هیچ گونه امکانات گرمایشی و سرمایشی نیز ندارد و با رسیدن فصل سرما ، هوای سرد مناطق کوهستانی بم پشت نیز مزید بر مشکل شده اند.

روستای شه ماهی در ۱۲۰ کیلومتری شهر سراوان قرار دارد.

۱۳۹۶ آبان ۲۶, جمعه

انتقال سه زندانی سیاسی زندان رجایی‌شهر به زندان ارومیه

براساس گزارش رسیده، سه تن از زندانیان سیاسی زندان رجایی‌شهر کرج به نام‌های محمد نظری اهل شاهین‌دژ، عمر فقیه‌پور و خالد فریدونی اهل مهاباد به زندان مرکزی ارومیه منتقل گردیدند. یک منبع آگاه از زندان رجایی‌شهر کرج ضمن تأیید این خبر به آژانس کُردپا اعلام کرد: "دلیل انتقال ناگهانی این سه زندانی سیاسی نامعلوم می‌باشد."

محمد نظری، زندانی سیاسی کُرد اهل شاهین‌دژ روز نهم خردادماه ٧٣ به اتهام "هواداری و تبلیغ برای احزاب کُرد اپوزیسیون حکومت اسلامی ایران" از سوی مأموران امنیتی سپاه ابوذر شهر بوکان بازداشت و در دادگاه بدون حضور وکیل و به ریاست قاضی جلیل‌زاده، رئیس دادگاه انقلاب ارومیه به اعدام محکوم شد

حکم این شهروند کُرد سرانجام در سال ٧٨ با یک درجه تخفیف به زندان ابد کاهش یافت و از آن زمان تاکنون در زندان‌های ارومیه و رجایی‌شهر کرج محبوس و از هرگونه اعطای مرخصی محروم گشته است. این زندانی سیاسی، روز یکشنبه چهاردهم آبان‌ماه، بنا به درخواست محمد حسین آقاسی، وکیل پرونده خود به اعتصاب غذای ٩٩ روزه خود پایان داد.

عمر فقیه‌پور ٥٠ ساله فرزند رسول بهمراه خالد فریدونی دهم شهریورماه سال ٧٩ در شهر مهاباد بازداشت و بعدها به اتهام عضویت در یکی از احزاب کُرد اپوزیسیون حکومت اسلامی ایران به اعدام محکوم و دهم اردیبهشت‌ماه سال ٨٤ این حکم به حبس ابد تغییر یافت. این دو زندانی کُرد دوازدهم آذرماه سال ٨٦ برای گذراندن دوران محکومیت‌شان از زندان مرکزی ارومیه به زندان رجایی شهر کرج انتقال یافتند. از زمان بازداشت این دو زندانی تاکنون علی‌رغم چندین بار درخواست و نامه‌نگاری برای مسئولان قضایی حکومت اسلامی ایران از حق مرخصی محروم هستند.

قطع تلفن زندانیان سیاسی در بند ۳و ۴زندان زاهدان

دژخیمان زندان مرکزی زاهدان روز پنجشنبه ۲۵آبان به‌منظور فشار به زندانیان اقدام به قطع تلفنهای بند ۳و ۴این زندان کردند.
گردانندگان زندان به‌دلیل حاضر نشدن زندانیان بند ۳و ۴در مراسم اجباری اربعین اقدام به قطع تلفنهای این دو بند کردند. بند ۳عموماً زندانیان سیاسی را در خود جای داده است. این دو بند عمدتاً زندانیان اهل سنت نگهداری می‌شوند که به دلایل مذهبی از شرکت در مراسم اربعین امتناع کرده بودند.