۱۳۹۶ بهمن ۱۱, چهارشنبه

برنامه ۱۰ماده‌ای مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران


۱- از نظر ما آرای مردم، تنها ملاك سنجش است و بر همين اساس، خواهان يك حكومت جمهوری مبتنی بر آرای مردم هستيم.
۲- ما خواهان يك نظام كثرتگرا و آزادی احزاب و اجتماعات هستيم. در ايران فردا ما به كليه آزادی‌های فردی احترام می‌گذاريم و بر آزادی بيان و آزادی كامل رسانه‌ها و دسترسی بی‌قيد و شرط همگان به فضای مجازی تأكيد داريم.
۳- ما در ايران آزاد شده فردا، از لغو حكم اعدام دفاع می‌كنيم و نسبت به آن متعهديم.
۴- مقاومت ايران از جدايی دين و دولت، دفاع خواهد كرد. هرگونه تبعيض در مورد پيروان كليه اديان و مذاهب، ممنوع خواهد بود.
۵- ما به برابری كامل زنان و مردان در كليه حقوق‌سياسی، اجتماعی و مشاركت برابر زنان در رهبری‌سياسی، معتقديم و هر گونه اَشكال تبعيض عليه زنان، ملغی خواهد شد و آنان از حق انتخاب آزادانه پوشش، ازدواج، طلاق، تحصيل و اشتغال، برخوردار خواهند بود.
۶- ايران فردا، كشور عدالت و قانون است. ما خواهان ايجاد يك نظام قضايی مدرن، مبتنی بر احترام به اصل برائت، حق دفاع، حق دادخواهی، حق برخورداری از محاكمه علنی و استقلال كامل قضات هستيم. همچنين قانون شريعت آخوندی، در ايران فردا جايی نخواهد داشت.
۷- ايران فردا كشور احترام به حقوق بشر است. ما متعهد به «بيانيه جهانی حقوق بشر» و ميثاق ها و كنوانسيونهای بين‌المللی از جمله: «ميثاق بين‌المللی حقوق مدنی و سياسی»، «كنوانسيون عليه شكنجه» و «كنوانسيون حذف كليه اشكال تبعيض عليه زنان» می باشيم.
ايران فردا، كشورِ برابری همه مليت‌هاست. ما بر خودمختاری كردستان ايران كه طرح آن را شورای ملی مقاومت تصويب كرده، تأكيد داريم. زبان و فرهنگ هموطنان ما از هر مليتی كه هستند، در زمره سرمايه های انسانی تمام مردم اين كشور است كه بايد در ايران فردا ترويج شود و گسترش پيدا كند.
۸- ما مالكيت شخصی، سرمايه‌گذاری خصوصی و بازار آزاد را به رسميت می شناسيم و اين اصل را پيشاروی خود داريم كه چه در اشتغال و چه در كسب و كار، تمام مردم ايران بايد از فرصت های برابر برخوردار باشند.
از نظر ما ايران فردا كشور حفاظت از محيط زيست و احيای آن خواهد بود.
۹- سياست خارجی ما مبتنی بر همزيستی مسالمت‌آميز، صلح و همكاری‌های بين‌المللی و منطقه‌ای و احترام به منشور ملل‌متحد خواهد بود.
۱۰- ايران آزاد فردا يك كشور غيراتمی و عاری از سلاح های كشتار جمعی خواهد بود.
(سخنرانی در اجتماع بزرگ ایرانیان، اول تيرماه
۱۳۹۲، پاریس)

فرار یک زندانی محکوم به اعدام، از زندان مرکزی زاهدان

یک زندانی روز دوشنبه ۹بهمن ۹۶ از بند ۵ زندان مرکزی زاهدان فرار کرد.
وی که  حآمد نارویی نام داشت   روز دوشنبه  پس از انتقال به بیدادگاه از دست مأموران فرار کرد.  مأموران برای متوقف  کردن این زندانی اقدام به تیراندازی به سمت وی کرده‌اند اما او توانسته است از دست مأموران فرار کند. این زندانی محکوم به اعدام بیش از سه سال بود که در زندان مرکزی زاهدان در انتظار حکم اعدام بود

کشته شدن یک جوان بلوچ در شلیک شبه نظامیان وابسته به سپاه در سراوان


یک جوان بلوچ به نام علیم پرکی پنجشنبه ۵ بهمن توسط شبه نظامیان تابع سپاه کشته شد.
بنا به گزارشات رسیده، شبه نظامیان وابسته به سپاه پاسداران اقدام به قتل یک جوان بلوچ به نام علیم پرکی نمودند.
این اتفاق روز پنجشنبه در منطقه دریدر ۵۰ کیلومترى سراوان رخ داد.
سپاه پاسداران در استان سیستان و بلوچستان اقدام به استفاده از شبه نظامیان بومی بسیجی برای عملیات های اطلاعاتی و نظامی میکند.
سپاه سراوان با تشکیل گروهای شبه نظامی  مسلح محلی  با ادعای مبارزه با “قاچاق مواد مخدر” برخی از سیاست های دیگر خود را عملی میکند
این شبه نظامیان “تا دندان مسلح” در مناطق مرزی تا شعاع بیشتر از ۱۰۰ کیلومتر داخل خاک ایران اقدام به عملیاتهای نظامی، کمین و حمله می نماید.
شبه نظامیان محلی فاقد هر گونه آموزش حرفه ای و صرفا با توجه به گزارشات دریافتی برای جلوگیری از باربران مواد مخدر اقدام به برپایی کمینهای مسلحانه میکنند.

۱۳۹۶ بهمن ۱۰, سه‌شنبه

تظاهرات جوانان در بندرعباس با شعار ایرانی باغیرت حمایت حمایت ۹بهمن ۹۶


جوانان  بندرعباس شب نهم بهمن به خیابان آمدند و  تظاهرات  کردند. جوانان شعار می‌دادند ایرانی باغیرت حمایت حمایت. این تظاهرات در ادامه قیام قهرمانانه مردم ایران است که از روز ۷دی شروع شد و بیش از ۱۴۲شهر کشور را در بر گرفت

۱۳۹۶ بهمن ۹, دوشنبه

مریم رجوی: آمده‌ام تا صدای معترضانی باشم که هم‌اکنون در زندان و تحت شکنجه قرار دارند


مریم رجوی در جریان دیدار از مجمع پارلمانی شورای اروپا در استراسبورگ، روز ۴بهمن، در جلسه رسمی گروه اتحاد لیبرال‌ها و دمکراتها شرکت کرد. و پیرامون تحولات مربوط به قیام ایران و ضرورت اقدامات بین‌المللی برای آزادی دستگیر ‌شدگان در جریان قیام صحبت کرد. و به سؤالات نمایندگان پاسخ داد.

مریم رجوی گفت: برای من مایه مسرت است که این‌جا هستم و فرصت آن‌ را دارم که این جلسه را مخاطب قرار دهم. من امروز آمده‌ام تا صدای معترضانی باشم که هم‌اکنون در زندان و تحت شکنجه قرار دارند
مردم ایران به خیابانها ریختند و خواستار حقوق بنیادین و نیازهایی شدند که برای سالیان از آن محروم شده‌اند
آنها به‌وضوح فریاد زدند که از بازی دو جناح به‌اصطلاح مدره و اصول‌گرا خسته شده‌اند. آنها گفتند که یک رژیم آخوندی نمی‌خواهند. آنها یک جمهوری مبتنی بر جدایی دین از دولت می‌خواهند
آنها نظامی دموکراتیک می‌خواهند که در آن مردم حق انتخاب نمایندگان خود را داشته باشند. نظامی که در آن دولت پاسخگوی مردم باشد
اعتراضات، شماری از حقایق را برجسته ساخت:‌ جامعه ایران یک وضعیت انفجاری دارد
مردم ایران خواهان تغییر دیکتاتوری مذهبی هستند. پیام آنها به جهان خارج، بلند و واضح است:‌ هیچ مدره‌یی در درون این رژیم نیست
این رژیم از درون پوسیده و بسیار لرزان‌تر و ضربه‌پذیرتر از هر زمان دیگر است. تغییر رژیم به‌وسیله مردم ایران و من تأکید می‌کنم به‌وسیله مردم ایران و مقاومت ایران ضروری و در دسترس است
طی این اعتراضات، ۵۰تن توسط نیروهای سرکوبگر رژیم کشته شدند.
۸۰۰۰تن دستگیر شدند. آیا می‌توانید تصور کنید در کمتر از دوهفته ۸۰۰۰نفر تنها به‌دلیل استفاده از حقشان برای ابراز نظر دستگیر شده‌اند؟ 
حداقل ده نفر در زندان و زیر شکنجه کشته شده‌اند. گزارش شده که بسیاری مفقود شده‌اند
جامعه بین‌المللی نباید ساکت بماند. صرف ابراز نگرانی کافی نیست. بی‌عملی اروپا علامت غلطی به دیکتاتوری بیرحم ایران می‌فرستد
مردم ایران می‌خواهند بدانند که اروپا چه اقدامی در این رابطه می‌کند. آیا همان روال همیشگی خواهد بود؟ اگر نه، قدمهای عملی که باید برداشته شود، چیست؟ 
مردم ایران سؤال می‌کنند اروپای حقوق‌بشر، آزادی، دموکراسی و حکومت قانون کجاست؟ 
من امروز آمده‌ام تا از شما برای آزادی معترضان بازداشت شده کمک بخواهم
من از گروه شما و مجمع پارلمانی شورای اروپا می‌خواهم که کشتار معترضان در زندان را قویاً محکوم کنید.
و از همه دولتهای اروپایی بخواهید دست به اقدامات عملی برای آزادی زندانیان بزنند
از کمیسر عالی حقوق‌بشر بخواهید که یک کمیسیون تحقیق در مورد دستگیریهای خودسرانه و مرگ معترضان در زندان تشکیل دهد
خواست‌های من و خواست‌های مردم ایران روشن است:
آزادی فوری زندانیان قیام، آزادی بیان و اجتماعات، لغو سرکوب و حجاب اجباری زنان، همین امروز. بعد از ۳۹سال دیگر کافی است.

نمایندگان محترم، 
ما مصمم هستیم که آزادی، دموکراسی و حکومت قانون را به کشورمان بیاوریم. برای سالیان به‌درخواست رژیم، اپوزیسیون اصلی به‌عنوان تروریسم نامگذاری شده بود، اما دادگاهها در اروپا و آمریکا این اتهامات را رد کردند و سازمان مجاهدین پیروز شد
ما برای تغییر در ایران به‌ مقاومت و قیام مردم ایران متکی هستیم و دخالت خارجی را رد کرده‌ایم. اما از دولتهای دیگر و مشخصاً از کشورهای اروپا می‌خواهیم رابطه خود با رژیم ایران را مشروط به توقف شکنجه و اعدام کنند
پیام من امروز ساده است: در کنار مردم ایران در تلاششان برای آزادی قرار بگیرید.
از دولتهای خودتان بخواهید که یک سیاست قاطع اتخاذ کنند
تغییر در ایران ضرورت صلح و آرامش در منطقه و صلح و امنیت جهانی است.

اعتراضات اقشار ستمزده در شهرهای مختلف گسترش می‌یابد


اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران
روز دوشنبه دوم بهمن شهرها و روستاهای سراسر کشور شاهد حرکتهای اعتراضی مردم به جان آمده و جوانان به‌پاخاسته علیه نظام جنایتکار و سراسر فساد ولایت فقیه بود:
ساعت
۲۳به‌دنبال سخنرانی روحانی، رئیس‌جمهور شیاد رژیم، شماری از جوانان با شعار «دروغ اثر نداره»، «اصلاح طلب اصول‌گرا دیگه تمام شد ماجرا» در میدان ونک تهران به سمت میدان ولی عصر و در خیابانهای جیحون و کمالی دست به اعتراض زدند. گله‌های پاسدار و بسیجی خود را به محل رسانده و به این تجمعها یورش بردند. در فضای مجازی نیز مردم به‌طور گسترده با افشای دروغهای روحانی، وعده‌های فریبکارانه او را به سخره گرفتند.

در بعدازظهر دوشنبه، اقدام مزدوران نیروی انتظامی در روستای دلگان در ایرانشهر (استان سیستان و بلوچستان) برای زیرگرفتن یک جوان موتورسوار مورد اعتراض مردم قرار گرفت. عوامل نیروی انتظامی برای پراکنده ساختن مردم دست به تیراندازی زدند. به‌دنبال آن مأموران نیروی انتظامی برای بازداشت یک پدر و پسر به خانه یکی از معتمدان روستا یورش بردند. مقابله مردم به‌ویژه زنان شجاع با مزدوران به درگیری کشیده شد. بر اثر شلیک مستقیم مزدوران دو تن از زنان زخمی و به بیمارستان خاتم‌الانبیاء ایرانشهر منتقل شدند. نیروی سرکوبگر انتظامی از ورود بستگان این زنان مجروح به بیمارستان و عیادت از آنها جلوگیری می‌کند. مردم و جوانان خشمگین بلوچ در اعتراض به این سرکوبگریها به پاسگاه نیروی انتظامی دلگان تهاجم کردند. مزدوران انتظامی از ترس مردم مخفی شدند. تجمع مردم تا غروب آفتاب در مقابل پاسگاه ادامه یافت.

زیرزمین و موتورخانه «حوزه علمیه» آخوند صدوقی، در یزد که از مراکز سرکوب در این شهر است، توسط جوانان به آتش کشیده شد. به گفته آخوند طه محمدی، امام جمعه همدان و نماینده خامنه‌ای در این شهر، در جریان قیام دفاتر
۶۰آخوند حکومتی مورد حمله قرار گرفت. جمعه شب ۲۹دی نیز «حوزه» آخوندها در خیابان پیغمبریه قزوین به دست جوانان خشمگین به آتش کشیده شد.

در قم به هنگام عصر دو آخوند حکومتی که در سرکوب مردم نقش فعالی داشتند، در نزدیکی چهارراه شهدای این شهر مورد حمله جوانان قرار گرفتند و اتومبیل آنها به آتش کشیده شد.

در شیراز مردم ماشین گشت عوامل سرکوب در شهرداری را به آتش کشیدند. عوامل سرکوبگر رژیم با این خودروها به‌طور مستمر دستفروشان محروم را مورد حمله و اذیت و آزار قرار می‌دهد و اموال آنها را مصادره و این تهیدستان را دستگیر و جریمه می‌کنند.

کارکنان و پیمانکاران مترو در تهران در اعتراض به پرداخت نشدن یک‌سال دستمزد و مطالباتشان در مقابل شورای شهر تهران تجمع کردند.

جمعی از جوانان به هنگام شب، در پارک موسوم به نهج‌البلاغه در تهران شعار الله‌اکبر سر دادند. آنها با زدن شیپور دیگران را به شرکت در این حرکت اعتراضی فراخواندند.

غارت‌شدگان مؤسسه حکومتی البرز ایرانیان در میدان آرژانتین تهران برای دریافت سرمایه‌های چپاول شده خود دست به تجمع زدند.

پیمانکاران شرکت مخابرات تهران نیز که شش ماه است مطالبات آنها پرداخت نشده در مقابل ساختمان مخابرات دست به اعتراض زدند.

کارگران شرکت ریسندگی و بافندگی فومنات در تهران وابسته به وزارت صنعت و معدن، در اعتراض به حقوق پرداخت نشده و هم‌چنین فروش و واگذاری این شرکت به فردی که صلاحیت اداره این شرکت را ندارد تجمع کردند.

کارگران شرکت تراورس راه‌آهن در تهران و آذربایجان غربی در مقابل مجلس رژیم تجمع اعتراضی برپا کردند.

روستاییان و دامداران دره چرم در استان خراسان جنوبی، در اعتراض به فشارهای فزاینده زندگی و هزینه کمرشکن برق به‌طور جمعی از پرداخت قبوض برق خودداری کردند. کارگزاران چپاولگر رژیم به جای رسیدگی به معضل این محرومان آنها را تهدید به قطع برق روستا کرده‌اند.

در یزد
۳۰۰تن از فرهنگیان با شعار «آموزش و پرورش خجالت، خجالت» در اعتراض به پرداخت نشدن ۱۰‌ماه حقوق و مزایای معوقه‌شان در مقابل استانداری این شهر دست به اعتراض زدند. عوامل اطلاعاتی رژیم و لباس‌شخصیها به محاصره آنها پرداختند.

در منطقه لوداب از توابع بویر احمد، جمعی از اهالی در اعتراض به نداشتن راه ارتباطی مناسب و شدت یافتن معضلات رفت و آمد، جاده را مسدود کردند.

در خرمشهر کارگران صابون سازی در اعتراض به بلاتکلیفی پنج ساله و دریافت نکردن حقوق خود در این مدت در مقابل مسجد جامع این شهر دست به اعتراض زدند.

در مشهد، کامیونداران (صنف بتن و میکسرداران) در اعتراض به ثابت ماندن نرخ کرایه کامیون طی پنج سال گذشته به‌رغم افزایش بی‌رویه قیمتها به‌ویژه هفت برابر شدن قیمت سوخت دست به اعتراض زدند.

سپرده گذاران کاسپین (بدر توس) در مقابل دفتر این مؤسسه کلاهبرداری حکومتی در اعتراض به غارت اموالشان در مشهد تجمع اعتراضی برگزار کردند.

در چابهار دستفروشان و کسبه بازار سنتی شهر به‌دنبال حمله نیمه‌شب مأموران شهرداری به بساط ناچیز آنها و انتقالشان به بازار سنتی دست به تجمع زدند.

در سیرجان جمع زیادی از کارگران و کارکنان شرکت سنگ آهن گهر زمین در اعتراض به کم بودن حقوق پایه؛ کارانه و دیگر مزایای خود دست به اعتصاب زدند.

کارگران کارخانه‌های لنت (شرکت رازمهر) در خرم‌آباد در اعتراض به بلاتکلیفی دو ماهه شغلی و پرداخت نشدن
۹ماه حقوقشان مقابل اداره کار این شهر تجمع کردند.

در روز یکشنبه اول بهمن نیز اعتراضات در شهرهای مختلف کشور ادامه داشت. از جمله:
جمعی از پرسنل و کارگران کارخانه سیمان استان چهارمحال و بختیاری در اعتراض به اخراج کارگران و نداشتن امنیت شغلی در مقابل استانداری شهرکرد تجمع کردند.

کارکنان راه‌آهن تراورس در تهران و آذربایجان غربی با تجمع در مقابل مجلس رژیم به پرداخت نشدن ماهها حقوق و مزایای خود اعتراض کردند.

کارگران کلیه واحدهای شرکت پیمانکاری پتروشیمی بوعلی سینا در ماهشهر، به‌دنبال بی‌نتیجه ماندن مذاکراتشان با مدیران این شرکت دست به اعتصاب‌غذا زدند.

در دهلران کارگران اخراجی کارخانه سیمان با برپایی تجمع به اخراج ظالمانه خود اعتراض کردند.

در کرج کارکنان شرکت تراورس راه‌آهن در اعتراض به پرداخت نشدن چهار ماه از حقوق و مزایای ناچیزشان، از حرکت قطار مسافربری این شهر جلوگیری کردند.

به آتش کشیدن تصویر منحوس خمینی در مجاورت قبر او و نوشتن شعارهای «مرگ بر خامنه ای» ؛ «مرگ بر دیکتاتور» بر در و دیوار شهرهای مختلف از دیگر فعالیتهای جوانان به‌پاخاسته در گوشه و کنار کشور است. رژیم آخوندی در هراس از گسترش شعارنویسی صاحبان مغازهٰ‌های رنگ فروشی را تهدید کرده و آنها را موظف به ثبت مشخصات خریداران اسپری رنگ کرده است.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۳بهمن ۱۳۹۶ (۲۳ژانویه ۲۰۱۸)

۱۳۹۶ بهمن ۷, شنبه

یورش وحشیانه مزدوران رژیم به یک روستا در اشنویه و بازداشت ٧تن


ساعت ٦ صبح روز جمعه ۶بهمن ۹۶ مأموران سرکوبگر رژیم با ٥اتومبیل یک روستا در اشنویه را محاصره و اقدام به بازداشت چند نفر کردند. بهانه دستگیری این افراد همکاری با احزاب کردی عنوان شده است. اسامی بازداشت‌شدگان عبارتند از ١ـ فتاح علیکرد ٢ـ مامند علیکرد ٣ـ عمر نوبخت ٤ـ کمال نوبخت ٥ـ جمال نوبخت ٦عثمان نوبخت ٧ـ عمر نوبخت.

خاکسپاری پیکر حسین ملاحی توسط خانواده و جوانان موتورسوار + فیلم


پیکر حسین ملاحی جوان بلوچی که به‌دست نیروهای سرکوبگر انتظامی در بندرکرگان به‌قتل رسید صبح روز جمعه ۶بهمن ۹۶ توسط خانواده و دوستانش تشییع شد.

جوانان موتورسوار؛ پیکر این جوان را تا محل تدفین؛ بدرقه کردند.

۱۳۹۶ بهمن ۳, سه‌شنبه

گرد و غبار و تعطیل مدارس هشت شهر در استان خوزستان در روز سه‌شنبه

به دنبال ادامه گرد و غبار و آلودگی هوا امروز سه‌شنبه سوم بهمن مدارس هشت شهر استان خوزستان تعطیل است.

کارشناسان می‌گویند میزان غلظت گرد و غبار معلق در هوا به ۶۶برابر حد مجاز رسیده است. مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی رژیم در اهواز روز دوشنبه گفت:

 طی سه روز گذشته بیش از 800نفر بیمار به‌دلیل گردو غبار به اورژانس به بیمارستانهای خوزستان مراجعه کرده‌اند.

کودکان و نوجوانان بلوچ شعار مرگ بر روحانی سردادند + فیلم

روز دو‌شنبه ۲بهمن‌ماه ۹۶ کلیپی روی شبکه‌های اجتماعی قرار داده شده است که نشان می‌دهد تعدادی کودک و نوجوان بلوچ شعار «مرگ بر روحانی» سرمی‌دهند.

ادامه تهاجم جوانان بلوچ به پاسگاه رژیم در ایرانشهر

خبرهای تکمیلی از حمله جوانان دلیر بلوچ به پاسگاه انتظامی دلگان در ایرانشهر حاکی است، این حمله بعدازظهر روز گذشته نیز ادامه داشته و آنان به همراه جمعی از مردم مانع از فرار مأموران انتظامی شدند.

مأموران انتظامی از ترس تصرف پاسگاه توسط مردم اقدام به تیراندازی هوایی کردند. از سوی دیگر مأموران انتظامی و مزدوران لباس‌شخصی در مقابل بیمارستان خاتم‌الانبیاء ایرانشهر مستقر شده و از ورود جوانان بلوچ برای خبرگیری از وضعیت دو زنی که توسط مأموران زخمی شدند؛ ممانعت به‌عمل می‌آورند.

۱۳۹۶ بهمن ۲, دوشنبه

سیاهکل (سایت چریکهای فدایی خلق) – اشرف دهقانی – سخنی با خلق آذربایجان

متن زیر برگرفته از سایت سیاهکل است:
ای خلق سرزمین آتشین من! دلاوران آذربایجان و دختران و پسران خوب تبریز سرخ من! ای کارگرها، ای جوانان بیکار مانده، ای کسانی که زیر ظلم له‌ولورده می‌شوید

امروز در سراسر ایران (گفته می‌شود در بیش از یکصد شهر)، کارگرها، بیکار مانده‌ها و انسانهای تهی دستی که زندگی بس تلخی را می‌گذرانند به‌پاخاسته و با جسارت تمام علیه جمهوری اسلامی وارد میدان نبرد شده‌اند.

می دانیم که در ایران چندین ملت زندگی می‌کنند، به عبارت دیگر ایران خودش از چند ملت تشکیل شده است. اکنون ما شاهدیم آنهایی که در زیر ظلم و ستم به‌سر می‌برند، از زحمتکشان بلوچ گرفته تا کُردها، لُرها، گیلانی‌ها، هموطنان عرب ما در خوزستان و تا کارگران و زحمتکشان فارس که از ستم و دیکتاتوری دستگاه جمهوری اسلامی جانشان به لب رسیده برای نجات خود و برای شروع یک زندگی نوین و آزاد به خیابانها آمده‌اند و حتی به مراکز نظامی و سرکوب و به مکانهایی که محل زور و غارت هستند، حمله کرده و آنجا ها را درب و داغان می‌کنند.

قصد من در اینجا این است که با شما خلق قهرمان آذربایجان و تأکید بکنم، با جوانانی که در راه حق و عدالت مبارزه می‌کنند و به‌خصوص با آنهایی که در استادیوم فوتبال این شهر حضور پیدا می‌کنند، صحبت کرده و به شما بگویم که در شرایط کنونی چه چیزی خلق ما را تهدید می‌کند.

ما این را می‌دانیم که دشمن جهت سد کردن راه آزادی و جلوگیری از جنبش آنان که هدفش رسیدن به حق و عدالت و آزادی است، تنها به سرکوب و اسلحه و کلاً تنها به کار بستن زور اکتفاء نمی‌کند. دشمن برای رسیدن به‌منظور فوق راههای دیگری هم دارد. یکی از حیله‌های دشمن این است: تفرقه بینداز (خلقها را از همدیگر جدا ساز) و حکومت کن. این ترفندی است که به گفته پدران و اجداد ما، انگلیسی‌ها در سراسر دنیا برای حکومت کردن خود به کار برده‌اند. اکنون من می‌بینم که اطلاعاتی‌های جمهوری اسلامی، چنین حیله‌ای را در آذربایجان و به‌خصوص در استادیوم فوتبال تبریز از طریق تیم تراختور (تراکتور) به کار گرفته‌اند.

برای به دست دادن یک نمونه، چند روز پیش دیدم که از آن طرف به نام فارسها، کسانی شروع به فحاشی به تُرکها کردند - فحشهای به جا مانده از زمان رضا شاه جلاد علیه تُرکها را سر می‌دادند - و از این طرف برخی از جوانهای تُرک که به خشم آمده بودند، سخنانی علیه خلق فارس گفتند. اما، بیائید کمی عمیق‌تر به این موضوع نگاه کنیم. آیا به راستی آنهایی که به تُرکها فحش می‌دادند همان فارس‌هایی بودند که هم‌چون شما تحت ظلم و ستم جمهوری اسلامی قرار دارند؟ نه این طور نیست! به آن فحش دهنده‌ها به این چشم نگاه نکنید. من شکی ندارم که آنها افراد خود رژیم بودند، افراد سپاه و اطلاعاتیها و بسیجیهای جمهوری اسلامی بودند. آنها به‌خاطر این‌که خلق فارس و تُرکرا به جان هم بیاندازند و بین آنها دشمنی به وجود بیاورند چنان فحش‌هایی را به تُرکها می‌دادند. سود این کار برای آنها این است که جمهوری اسلامی جنایت‌پیشه و ددمنش را از آماج ضربه‌های مُشترک خلقهای فارس و تُرک در امان نگاه دارند

هم این رژیم و هم دیگر دشمنان از مسأله ملی خلق تُرک سوء‌استفاده می‌کنند. آنها تحت عنوان حق ملی، سعی در منحرف کردن جنبش مردم دارند تا بتوانند خلق آذربایجان را در شرایط فقر و مصیبت بار کنونی، نگاه دارند.

در سال 1385 که معلوم بود مردم آذربایجان با قرار داشتن زیر دستگاههای ظالم و سرکوب کن حق و عدالت، و آزادی ستیز جمهوری اسلامی چه زندگی مشقت باری را از سر می‌گذرانند و وزارت اطلاعات رژیم می‌دانست که این خلق بالاخره، دیر یا زود به‌پاخواهد خاست، این حیله را به کار بردند که در روزنامه خودشان اقدام به توهین کثیفی به مردم آذربایجان (با کاریکاتوری که کثافتش به خودشان خوب می‌چسبد) کردند. بعد پان تُرکیستها، یعنی کسانی که خودشان را در پشت مسأله ملی آذربایجان پنهان کرده‌اند و کارشان تفرقه انداختن بین تُرک و فارس است، همان پان تُرکیستها که می‌کوشند تا کارگران تُرک نتوانند با رفقای کارگر فارس، کُرد و یا کارگران ملیتهای دیگر در ایران متحد شده و با هم در مقابل دشمن مشترکشان بایستند، و درست به همین خاطر است که جمهوری اسلامی دست آنها را باز گذاشته و امکان حرکت به آنها داده است، به جلو آمدند (و کوشیدند به حرکت مردم صرفاً جنبه ملی بدهند) ؛ و هنگامی که خلق به فغان در آمده آذربایجان که خونش از مظالم رژیم جمهوری اسلامی به جوش آمده بود شروع به حرکت کرد، هم رسانه‌های خود رژیم و هم بی.بی.سی و تلویزیون صدای آمریکا و رسانه‌های مشابه که علیه آزادی خلق ما هستند، اینطور جلوه دادند که گویا خلق آذربایجان هیچ درد و غمی ندارد و از هیچ چیز در رنج و عذاب نیست جز از مسأله ملی؛ و بر این واقعیت سر پوش گذاشتند که خلق آذربایجان به‌خاطر کار، مسکن و آزادی و خلاصه برای برخورداری از یک زندگی خوب به‌پاخاسته بودند؛ و البته این هم حق آنها بود که در مقابل توهینی که از طریق روزنامه به آنها شده بود، بایستند. آن رسانه‌ها، تازه به این تحریفات هم اکتفاء نکردند و این خلق را مورد سرزنش و شماتت قرار دادند و انگار که خیزش مردم صرفاً به‌خاطر یک توهین بود، گفتند آخر درست بود که شما به‌خاطر یک کاریکاتور بلند شوید و خودتان را به کشتن دهید!؟ 

من در همان زمان از حرکت عدالت طلبانه و آزادیخواهانه خلق آذربایجان دفاع و پشتیبانی کردم و با استناد به دانسته‌هائی، نشان دادم که چه چیز‌هایی راه آزادی خلق آذربایجان را سد کرده‌اند. شما گفتگوی من با 'پیام فدائی' در این زمینه را می‌توانید در شماره 85این نشریه به زبان فارسی به تاریخ خرداد 1385، در سایت سیاهکل مطالعه بکنید. اسم آن گفتگو 'رویدادهای اخیر آذربایجان و مسأله ملی' است.

جنبش حق و عدالت طلبانه آذربایجان در سال 1385 نمونه بزرگی است که نشان می‌دهد چطور آنها که دوستدار خلق ما نیستند و حق ملی خلق تُرک را انکار می‌کنند، نگذاشتند تا دیگر خلقهای ایران بدانند که خلق آذربایجان به چه دلیل به‌پاخاسته بود. آنها در مورد این حرکت دروغ گفتند و دروغ تحویل مردم دادند. امروز هم می‌کوشند که نگذارند تا خلقهای ایران به‌طور یکپارچه به مقابله با دشمن مشترکشان بپردازند.

قهرمانان فدایی آذربایجان، از ستارخان گرفته تا حیدر عمو اوغلی، علی مسیو، خیابانی... جلوتر بیائیم، صمد بهرنگی، کاظم سعادتی، بهروز دهقانی، علیرضا نابدل، اینها همه‌شان راه درست مبارزه، راه درست رسیدن به آزادی و این‌که چطور می‌شود به حل مسأله ملی نایل آمد را به ما یاد داده‌اند.

کسی که ارباب و سرمایه‌دار است چه تُرک باشد چه فارس باشد، فرقی نمی‌کند، اینها همه خون خلق را در شیشه می‌کنند. به همین دلیل بود که قهرمانان افتخار آفرین ما هرگز با اربابان و سرمایه‌داران دست دوستی ندادند. چون کارگر و زحمتکش تُرک با آنها نه، بلکه در اتحاد با کارگران و تُهی دستان فارس و بلوچ و لُر و غیره می‌توانند در همبستگی با هم به روز خوش دست یابند. یک سرمایه‌دار حتی اگر تُرک اصیل هم باشد کارش ایجاد شرایط جهنمی برای مردم است.

خلق سرزمین آتشین من، دختران و پسران انقلابی و رزمنده شهر زادگاه من تبریز

خلقهایی که امروز در هر گوشه ایران به‌پاخاسته‌اند، همانند شما سالهاست که تحت رژیم مدافع سرمایه‌داران یعنی جمهوری اسلامی و دستگاه ظلم و ستم این رژیم زندگی سخت و مشقت باری را می‌گذرانند. دستیابی به روزگار خوش و آزاد برای شما به این امر گره خورده است که دست در دست این خلقها و در یگانگی با آنها، این رژیم کثیف و ددمنش سرمایه‌داران را از قدرت به زیر کشیده و به زباله‌دان تاریخ بیفکنید.

به امید آن که همه خلقهای ایران به‌طور متحد علیه دشمن مشترکشان مبارزه بکنند و نظم اقتصادی-اجتماعی حاکم بر ایران که تنها در خدمت قدرتهای خارجی و سرمایه‌داران داخلی قرار دارد و برای خلقها به جز بیچارگی و بدبختی ثمره دیگری ندارد را با یک انقلاب برهم زده و از بین ببرند و به جای آن یک جمهوری دموکراتیک که کارگران و زحمتکشان در رأس آن باشند به وجود آورند. در چنان شرایط دموکراتیک و آزاد است که هم خلق آذربایجان و هم خلقهای دیگر می‌توانند در مورد سرنوشت ملی خود هر طور که خود صلاح می‌دانند تصمیم بگیرند.

زنده باد خلق آگاه، مبارز و انقلابی آذربایجان
تنها با مبارزه متحد علیه دشمن مشترک می‌توان به زندگانی خوش و آزاد دست یافت

مرگ بر رژیم جمهوری اسلامی و کارگزاران تفرقه افکن آن

بیست و هفتم دی ۱۳۹۶.

۱۳۹۶ بهمن ۱, یکشنبه

نامه سرگشاده محمد صابر ملک رئیسی؛ با شکنجه و فشار دست از آزادی خواهی نمی کشیم

محمد صابر ملک‌ رئیسی زندانی سیاسی بلوچ که حکم محکومیت ۱۵ ساله خود را بصورت تبعیدی در زندان اردبیل سپری می کند، با نگارش نامه‌ای به مناسبت نهمین سالگرد تولدش در زندان ضمن تسلیت به خانواده داغداران وقایع اخیر ایران گفته است “این نامه را می‌نویسم تا با شما مردم عزیز شریک غم از دست رفتن هموطنان عزیزم در این حرکت عظیم برای آزادی از بند دیکتاتوری باشم و همینطور شریک شادی و همبستگی شما ملت با افتخار ایران”.
محمد صابر ملک رئیسی زندانی سیاسی بلوچ در نامه ای سرگشاده به مناسبت نهمین سال تولدش در زندان به وقایع اخیر ایران واکنش نشان داده و به مردم ایران و خانواده داغداران تسلیت گفته است.
این زندانی سیاسی در نهمین سالگرد تولد خود به خانواده داغداران و مردم ایران تسلیت گفته و نوشته “این نامه را می‌نویسم تا با شما مردم عزیز شریک غم و شادی‌تان باشم”.
متن کامل این نامه که برای انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته در پی می‌آید:
با عرض سلام و ادب خدمت تمام ایرانیان غیور و با غبرت که در عرصه عمل به این رژیم دیکتاتوری ثابت کردید که ماهیت این رژیم بر تمام ملت ایران برملا شده و هیچ جایگاهی در فردای جامعه ما ندارند.
اینجانب زندانی سیاسی محمد صابر ملک رئیسی زندانی سنی مذهب بلوچستان که سالهاست بخاطر فعالیت سیاسی برادر بزرگم گروگان و محبوس در زندان ها و بازداشتگاه های مختلف سراسر کشور می‌باشم، دوم مهرماه ۱۳۸۷ در بیمارستان شهرستان چابهار در سن کمتر از ۱۷ سالگی توسط ماموران وزرارت اطلاعات ربوده شدم و حال نزدیک به نه سال است که در زندان و تبعید بسر می‌برم.
امروز یک بهمن‌ماه ۱۳۹۶ به بهانه تولد ۲۶ سالگی ام این نامه را می‌نویسم تا با شما مردم عزیز شریک غم و شادی‌تان باشم. در غم از دست رفتن عزیزان این حرکت عظیم برای آزادگی از دیکتاتوری خود را شریک می دانم و در شادی از همبستگی شما ملت با افتخار ایران برای برچیدن دیکتاتوری نیز همراه شما هستم.
عامل سرکوب و فشار تنها دلیل سرپا ماندن این رژیم ظالم است و کشتن و قلع و قمع کردن مردم کاری بس عادی برای این دژخیمان سنگدل شده است که در تمام دهه های پس از انقلاب با نحوه ها و شیوه های مختلف انجام می‌دادند اما در سطح وسیع به اطلاع شما مردم عزیز نمی رسید چرا که گردش آزاد اطلاعات و اخبار را به شکل های مختلف کنترل می کردند.
اما فی الحال به لطف همه گیر شدن و عام شدن شبکه های مجازی از چشم شما دور نمی‌ماند، با اینکه فیلتر هم می‌کنند، و تلاش خودشان را برای محدود کردن مردم در دسترسی به اخبارات دارند اما دیگر این حربه کارساز و قابل کنترل نیست.

من به شخصه از طرف خودم و تمام ملت بلوچ به خانواده کشته شدگان این حرکت مقدس انقلابی علیه دیکتاتوری از صمیم قلب تسلیت عرض می‌کنم و آرزوی صبر و شکیبایی برای خانواده این عزیزان و ملت داغدار ایران دارم، چون یقین دارم با کشته شدن این عزیزان نه تنها خانواده هایشان، بلکه ما تمام ملت ایران داغدار شده‌ایم.

زمانی‌که انسان مسالمت جویی از هم قطاران آزادی خواهی و عدالت جویی به شیوه ناجوانمردانه و بی‌رحمانه با مظلومیت تمام در خیابان ها با ضرب گلوله و در زندان ها زیر شکنجه جسمی و روحی کشته می‌شود، قطعا قلب بشریت داغدار و جریحه‌دار می‌شود هر چند مسئولین امر باید بدانند که نام های این شهدا بر قلب هایمان تا ابد حک خواهد شد و  پرچم مطالبه گری آنان به لطف ما نسل جوان ملت ایران بر زمین نخواهد ماند.

این شهدا که در راه مقدس آزادی با خون هایشان درخت آزادی را آبیاری می‌کنند، مایه افتخار تمام ملت های آزاده دنیا هستند.
در پایان بعنوان جوان ترین زندانی سیاسی ایران که از دوران نوجوانی در حبس به سر می برم و اکنون نهمین سال تولدم را در کنار یاران و همقطاران دربندم سپری می کنم به این رژیم یادآور می شوم که ما ملت ایران با شکنجه، فشار و سرکوب دست از خواسته های انسانی خود نمی‌کشیم.
زندانی سیاسی محمدصابر ملک رئیسی / زندانی زندان مرکزی اردبیل / نهمین تولد در زندان

درخصوص نویسنده نامه لازم به توضیح است، محمدصابر ملک رئیسی بعنوان یک نمونه کم سابقه در دهه اخیر، در سن ۱۶ سالگی بازداشت شد و آنطور که خود در نامه هایش گفته به خاطر فعالیت های یکی از برادرانش و در حالی که دستگاه امنیتی دسترسی به برادرش نداشت به عنوان “گروگان “دستگیر شده است. وی از دو سال تحمل سلول انفرادی و شکنجه های طاقت فرسایی در نامه هایش سخن گفته است.

آقای ملک رئیسی در زمان محاکمه اقاریر خود را تحت شکنجه و فشار دانسته بود با اینحال با حکم سنگین ۱۵ سال حبس در تبعید روبه رو شده بود. وی در خلال سپری کردن ۸ سال از این حبس همچنان از نقض بی شمار و مستمر حقوق انسانی اش می گوید.
این زندانی پیش‌تر به دلیل اعتراض به محدودیت ها و اعمال فشار های مسئولین زندان و ضرب و شتم شدنش پس از یک دوره اعتصاب غذای طولانی مدت ۳۹ روزه در زندان حدود ۲۴ کیلو کاهش وزن پیدا کرد.

این زندانی در زمان این اعتصاب به قرنطینه زندان مرکزی اردبیل منتقل شده بود، فشار بر محمد صابر ملک رئیسی برای پایان دادن به اعتصاب غذا و تن دادن به پذیرش شرایط زندان در حدی بود که حتی فروشگاه زندان از دادن بطری آب معدنی به این زندانی خودداری کرد و فروختن آن را منوط به اعلام پایان اعتصاب کرده یود.