۱۳۹۷ تیر ۸, جمعه

تظاهرات مردم خرمشهر به‌خاطر بی‌آبی و شوری آب


صبح امروز جمعه ۸تیر ۹۷ مردم به جان آمده خرمشهر در اعتراض به بی‌آبی و شوری آب آشامیدنی، در مقابل مسجد جامع این شهر تظاهرات کردند. آنها شعار می‌دادند:‌ مسئول بی‌لیاقت نمی‌خوایم؛ نمی‌خوایم
کیفیت آب لوله‌کشی بسیار پایین و گل‌آلود است و طعم و بوی آن به شکلی است که غیرقابل آشامیدنی است. همین امر موجب اعتراض مردم شده است. به‌خاطر کمبود آب مردم شهرهای آبادان و خرمشهر آب را از تانکرها خریداری می‌کنند.

خوزستان تشنه است
در حالیکه نارضایتی‌های مردم از حاکمیت پلید آخوندها به اوج رسیده و در شهرهای مختلف خروش مردم ایران علیه این رژیم ضدایران و ایرانی بلند است، گوشه‌هایی از بحران حاد آب و به‌ویژه شوری چند برابر آب در خوزستان با تیترهایی از قبیل: خوزستان مرد. و آب‌نمک روی زخم‌های ۳۸ساله خوزستان؛ در رسانه‌های حکومتی به چشم می‌خورد.
یک رسانه رژیم در اعتراف به این وضعیت به‌شدت بحرانی آب می‌نویسد:‌
خوزستان مُرد، تشکیل ۱۰۰هزار هکتار نمک‌زار در ۶ماه – بیماری خرمشهر و آبادان را فراگرفته است.
فعالان محیط‌زیستی می‌گویند آبی که در رود کارون جریان دارد، آب- فاضلاب است!
شوری آب در برخی از مناطق به میزان شوری آب دریا رسیده است اما کارگزاران رژیم این موضوع را اعلام نمی‌کنند.
یک رسانه دیگر رژیم درباره میزان شوری آب خوردن مردم آبادان و خرمشهر می‌نویسد:‌ طی دو روز گذشته در بهمنشیر شاخص شوری آب ۱۸هزار و دویست یی‌سی و در کارون بیست هزار یی‌سی بوده است. این در شرایطی است که حداکثر شوری آب در شبکه توزیع باید دو هزار یی‌سی باشد. یعنی آبی که برای خوردن و شستشو به مردم داده می‌شود، ده برابر حد مجاز شور است.

بیماریهای پوستی بر اثر کمبود آب

کمبود آب باعث گسترش بیماریهای پوستی و گوارشی در سطح شهر شده است.
هم‌چنین انتقال آب از سرچشمه رودهای کارون و کرخه باعث یک فاجعه زیست محیطی در قرن اخیر شده به‌نحوی که صدهزار هکتار نمک‌زار فقط در ۶ماهه گذشته ایجاد شده که به سمت نخلستانها در حرکت است و می‌تواند مرگ چند میلیون نخل و پایان قصه‌ای به نام نخلستان در خوزستان را به‌دنبال داشته باشد.
کارگزاران رژیم وعده برطرف شدن شوری آب تا نیمه تیرماه از طرح الغدیر را داده‌اند که آب شهرهای خرمشهر و آبادان را تأمین خواهد کرد. این طرح آبرسانی توسط قرارگاه خاتم سپاه پاسداران جهل و جنایت از سال ۱۳۸۷ با هدف تأمین آب شهرها و روستاهای خوزستان به اجرا در آمده و قرار بود سه ساله به اتمام برسد که از آغاز آن تا کنون ۹سال گذشته است.
مردم شهرهای آبادان و خرمشهر می‌گویند:‌ شوری آب در خرمشهر و آبادان حیات و معاش را برای بسیاری از مردم دشوار کرده است به شکلی که بسیاری از مردم در این شهرها برای تهیه آب که نیاز اولیه حیات هر انسانی است باید ساعتها در صف خرید آب بایستند. مردم خرمشهر و آبادان زخم ۳۸سال جنگ، فقر، بیکاری و دهها زخم دیگر را بر روی قلب خود می‌بینند و این‌که بعد از گذشت سال‌ها باز هم بر روی این زخم های دهان باز، آب نمک پاشیده شود، چیزی جز ظلم و ظلم نیست.
مردم در تظاهرات اعتراضی خود در مقابل فرمانداری رژیم دجالگری آخوندها را یکبار دیگر برملا کردند و روز چهارشنبه ۳۰خرداد... شعار می‌دادند:‌

پنجمین روز اعتصاب بازاریان تهران


روز پنجشنبه۷تیر(۲۸ژوئن)، بازارهای طلافروشها، سبزه میدان، کفاشها، پارچه فروشها، آهن‌فروشان (شادآباد) و بازار سلطانی و بازار فروش لوازم یدکی و کسبه خیابان امینی برای پنجمین روز به اعتصاب ادامه دادند. صبح پنجشنبه پاسدار حسین اشتری سرکرده جنایتکار نیروی انتظامی در هراس از گسترش این حرکت اعتراضی و برای کنترل اوضاع به بازار رفته بود. فضای خیابانهای جمهوری و لاله‌زار و چهار راه سیروس به‌شدت امنیتی است. تعداد زیادی از آدمکشان لباس‌شخصی در میان گارد ضدشورش هستند. گله‌هایی از نیروهای سرکوبگر به سمت بازار رفتند. آنها به‌شدت روی فیلمبرداری و استفاده از دوربین تلفنهای همراه حساس هستند.
ادامه اعتصاب در حالی است که روز گذشته گارد ضدشورش و آدمکشان لباس‌شخصی و دیگر نیروهای سرکوبگر با آتش زدن اموال بازاریان و موتورهای مردم و ضرب ‌و شتم شدید جوانان و دستگیری شمار زیادی از معترضان و با ایجاد جو رعب وحشت تلاش کردند از ادامه اعتصاب و اعتراض جلوگیری کنند. صادق لاریجانی رئیس قضاییه آخوندها و جعفری دولت‌آبادی دادستان جنایتکار تهران عاملان «آشوبهای» تهران و «اخلالگران در نظام اقتصادی» کشور را به برخورد قاطع و اعدام تهدید کردند.
روزهای سه‌شنبه و چهارشنبه صدها تن از بستگان باز داشت‌ شدگان با تجمع در مقابل زندان اوین خواستار آزادی فرزندان و بستگان خود شدند. مأموران رژیم مطابق روال همیشگی حضور این افراد در زندان را منکر می‌شوند و از پاسخگویی طفره می‌روند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۷تیر ۱۳۹۷(۲۸ژوئن ۲۰۱۸)

پیام و معنی سخنرانی‌های خامنه‌ای و روحانی


روز چهارشنبه ۶تیرماه در حالی که ۳روز از قیاممردم تهران و اعتصاب بازاریان می‌گذشت هم خامنه‌ای و هم روحانی به صحنه آمدند و سخنرانی کردند. اگر‌چه هیچ‌کدام مستقیماًً و صراحتاً راجع به قیام و خیزش جاری مردم به جان آمده اشاره نکردند، اما حرفهایشان تماماً‌ متأثر از شرایط انفجاری جامعه و تلاش برای یافتن راهکارهایی برای مقابله با آن بود.

سیاست دووجهی خامنه‌ای در مقابل قیام: سرکوب و تبلیغات و وعده‌های توخالی

خامنه‌ای دیماه گذشته برای سرکوب بی‌رحمانه قیام‌کنندگان به مزدورانش رهنمود می‌داد که تفاوت قائل شوند بین آنهایی که تحت‌تأثیر هیجانی فضای مجازی دست به اعتراض زده‌اند با آن کسانی که به شبکه‌های مجاهدین مرتبط هستند و می‌گفت این دو گروه با هم یکسان نیستند و مدعی بود که باید برای گروه اول روشنگری کرد که معنایش این بود که به گروه دوم رحم نکنید.
خامنه‌ای همین سیاست دوگانه را روز چهارشنبه به زبان دیگری تکرار کرد و این‌بار خواستار تفکیک بین «دشمن» و «افکار عمومی» شد. خامنه‌ای گفت:‌ در مقابل دشمن و بدخواه و توطئه‌گر و دروغ‌گو و تهمت‌زن باید با صلابت و قاطعیّت عمل کنیم... در مقابلِ افکار عمومی نمی‌شود این‌جوری ظاهر شد. در مقابل افکار عمومی‌ بایستی با تواضع، با دلسوزی، با محبّت وارد شد و با افکار عمومی تفاهم کرد؛ این خیلی چیز مهمّی است، تا بتوانیم اعتماد افکار عمومی را جلب کنیم.
یکی از مهم‌ترین کارهای شما این است؛ یعنی یک تیم قوی رسانه‌یی هنرمند را به‌کار بگیرید، بنشینند طرّاحی کنند -نه برای یک روز و دو روز و یک ماه؛ به‌طور مستمر.
خامنه‌ای به این ترتیب خط مشخصی را برای مقابله با قیام و مهار جو انفجاری جامعه برای نیروهای سرکوبگرش تعیین کرده است؛ سرکوب قیام‌آفرینان و قیام‌کنندگان و به موازات آن وعده و عیدهای پوچ و تبلیغات توخالی برای مهار مطالبات اقشار مختلف جامعه. تبلیغات توخالی آن هم نه فقط «برای یک روز و دو روز و یک ماه» بلکه «به‌‌طور مستمر»؛ آن هم با کمک گرفتن از «یک تیم قوی رسانه‌‌یی هنرمند» و با این هدف که سیاه را سفید جلوه دهند. توصیفات خامنه‌ای در این مورد بسیار گویا است:‌ «امروز در دنیا با پروپاگاندا و تبلیغات سیاه را سفید جلوه می‌‌دهند... شما هم باید با تبلیغات هنرمندانه و به‌کار گرفتن یک تیم قوی همین کار را بکنید».

چرا شکست سیاست دووجهی خامنه‌ای پیشاپیش محرز است

در زمینه سرکوب رژیم برگ برنده‌یی در دست ندارد. در شرایطی که جامعه درگیر یک بحران انقلابی است و قیامها هر روز در شهری و در گوشه‌یی از میهن شعله‌ور می‌شود افزایش سرکوب و اعمال آن به شکل عریان و وحشیانه باعث مرعوب شدن قیام‌کنندگان نخواهد شد بلکه مانند ریختن نفت بر روی آتش عمل می‌کند.
در مورد تبلیغات دجالگرانه و سفید جلوه دادن سیاهی‌ها نیز باید گفت این کاری است که دستگاههای تبلیغاتی مدرن و سنتی رژیم به مدت ۴۰سال به آن مشغول بوده‌اند. همین دستگاهها بودند که رذیلانه‌ترین و کثیف‌ترین شیوه‌ها را به‌کار گرفته و با دجالگری مافوق‌تصور هر کاری که می‌توانستند برای شیطان‌سازی دشمن اصلی خودش یعنی مجاهدین انجام داند.
خمینی مدعی بود که مجاهدین خرمن‌های کشاورزان را آتش می‌زنند و خودشان خودشان را شکنجه می‌کنند.
از کشتن کشیش‌های مسیحی و انداختن آن به گردن مجاهدین تا انفجار حرم سامرا و مقصر معرفی کردن مجاهدین شمه‌یی از این تبلیغات به‌قول ولی‌فقیه «هنرمندانه». کشتن ندا آقا سلطان در خیابان و بعد بازسازی صحنه شهادت ندا برای این‌که به خیال خود اثبات کنند که تیمهای اعزامی مجاهدین او و بسیاری از شهدای قیام ۸۸ را به‌قتل رسانده‌اند. در قیام دیماه نیز باز همین «تبلیغات هنرمندانه» که قیام‌کنندگان را می‌کشتند و می‌گفتند یا مجاهدین کشته‌اند و یا یکی پس از دیگری در زندان خودکشی کرده‌اند.
عبارت «باورپذیر» را خامنه‌ای در رهنمودهایی که می‌داد تکرار می‌کرد و منظورش این بود هنرمندانه دروغهایی بگویید و بسازید که باورپذیر باشد.
رژیم در این رابطه همه شیوه‌ها را به‌خصوص برای شیطان‌سازی مجاهدین به کار گرفته، صدها جلد کتاب نوشته، صدها و هزاران سریال تلویزیونی و فیلم سینمایی و نمایشگاه و... درست کرده.
اما بدبختی خامنه‌ای و این نظام این است که مقاومتی در برابرشان است که تمام این ترفندها را افشا کرده است. مردم ایران هم در قیام های خود و در شعارها و مطالبات خود نشان داده‌اند به آن‌چنان درجه‌یی از شناخت نظام فاسد ولایت فقیه رسیده‌اند که دیگر حنای این فریبکاری‌ها برایشان رنگی ندارد. به‌خصوص در عصر ارتباطات. مثلاً رژیم به مغازه‌های مردم حمله می‌کند و می‌خواهد تخریب اموال عمومی را به گردن خود مردم و مجاهدین بیاندازد اما چند ساعت بعد یا حتی چند دقیقه بعد چندین فیلم از حمله وحشیانه مزدوران رژیم به مغازها توسط خود مردم در فضای مجازی منتشر می‌شود و رژیم را رسوا می‌کند.
واقعیت این است که این تبلیغات دجالگرانه درست مانند سرکوب هر چه گسترده‌تر و وقیحانه و جنایت‌بارتر باشد به همان اندازه قیام و جنبش مردم رادیکال‌تر می‌شود. روز اول مردم به‌طور گسترده به خیابان آمدند و وقتی رژیم سرکوب کرد، روز بعد جوانهای شجاع مصمم و جنگنده به خیابان آمدند سنگربندی کردند با نیروهای انتظامی درگیر شدند و شعار وای به روزی که مسلح شویم سردادند. این همان بن‌بست سرکوب است که اگر نکند قیام گسترش پیدا می‌کند و اگر بکند قیام عمیق‌تر و رادیکال‌تر می‌شود و در هر حال این رژیم است که در این مصاف بازنده است چرا که زمان و شرایط داخلی و بین‌المللی قویاً به زیانش است.

‌روحانی و ۳تابلو 

روحانی هم در واقع به بحران اصلی رژیم و شرایطی که بر اساس آن قیام‌ها شکل گرفته اشاره کرد و ۳تابلو یا ۳فرض را پیش روی رژیم را برشمرد. روحانی تلاش کرد با کم‌رنگ نشان‌دادن بحرانها وانمود کند گویا رژیم قادر است از شرایط کنونی جان سالم به‌در ببرد.
تابلو اول تسلیم مطلق بود در برابر آمریکا که گفت حتی یک نفر از ۸۱میلیون ایرانی این را نمی‌پذیرند پس این راه منتفی!
راه دوم این بود که در برابر آمریکا بایستیم اما به دعوا و اختلافات درونی خودمان هم ادامه بدهیم. که منظورش راهی است که باند مقابل ارائه می‌دهد و عملاً هم روحانی را زیر ضرب گرفته و اضافه کرد که در این راه «هزینه بالایی را ما پرداخت می‌کنیم، وضع ما بدتر میشه، اقتصاد ما بدتر میشه فرهنگ ما بدتر میشه، وحدت ما هر روز شکننده میشه افتراق ما بیشتر میشه شکاف میان ملت بیشتر میشه» که روشن بود این راه را هم رد می‌کند.
اما راه سوم: سوم اینه که ما تسلیم نمی‌شویم در برابر آمریکا، عزت ملی و تاریخی‌مان را حفظ می‌کنیم آمریکا را به زانو در می‌آوریم در این مبارزه اراده‌ها» روحانی کمی بعد منظور را بیشتر روشن کرد و گفت: «راه سوم راهی ست که ما مقاومت می‌کنیم ایستادگی می‌کنیم با کمترین هزینه، هزینه باید پرداخت کنیم اما کمترین هزینه، توقعات‌مان را می‌آوریم پایین واقعیت امروز ایران را مدنظر قرار می‌دهیم همه با هم همکاری می‌کنیم امروز دولت امروز نماینده ملت یعنی رئیس‌جمهور... دست همه را می‌بوسد».
بنابراین روشن است که منظور روحانی تعامل و مذاکره با آمریکاست این‌که باید توقعات را پایین آورد و «واقعیت امروز ایران را مدنظر»‌ قرار داد و در این مسیر همه هم با من که نمایندهٔ ملت هستم همکاری کنند و به من نزنند و نگویند «چرا ارز این‌چنین چرا سکه آن‌چنان، چرا بازار این‌چنین میشه مطالبات مردم را بالا» ببرند!

در یک کلام قیام و بالغ شدن بحرانها و رسیدن به ته خط، خامنه‌ای و روحانی را وادار کرده ست همزمان به صحنه آمده و دست و پازدن‌های بی‌فایده خود را چه در عرصه داخلی و چه در سیاستهای خارجی به نیروهای وارفته رژیم عرضه کنند. روحانی در توصیف وضعیت کنونی گفت:‌ «هر روز از ۱۸اردیبهشت هر روز ما و هر شب ما یوم قدر و لیله‌القدر بوده». این اعتراف به‌معنای آن است که یعنی رژیم هر روز با بحرانها و تحولات زیرورو کننده و سرنوشت‌ساز درگیر بوده است. از قیام کازرون و کشاورزان اصفهان تا تحریمهای پی‌درپی تا ترک زنجیره‌وار شرکتها از ایران، از مذاکره با اروپا و مخالفت باند دلواپسان با آن تا نامه سرگشاده صدنفر از عناصر حاشیه.
رژیم برای هیچ‌کدام از این بحرانها راه‌حلی ندارد و این بن‌بست خودش را در حرفهای ضدونقیض خامنه‌ای و روحانی نشان می‌دهد.