در ایام محرم و برگزاری
آیینهای متعارف آن، فرصتی برای آخوندهای حاکم بهوجود آمده که از یکسو سرشناسترین
آخوندهای حکومتی حرفها و ادعاهای کاملا تحریفآمیزی در مورد نهضت امام حسین و
عاشورا مطرح میکنند و از طرف دیگر فضایی شکل گرفته که اساساً بر ضد آخوندها
و مراسم حکومتی آنهاست. موضوعی که بهخصوص امسال در مراسم عزاداری علیه آخوندهای
حاکم مطرح شده و باعث ابراز وحشت علنی آخوندها شده است.
آخوندهای حاکم تلاش میکنند
که قیام عاشورا و پیام آن را تحریف کنند. با توجه به اینکه این حرفه روضهخوانها
و آخوندهای دینفروش طی قرون گذشته بوده و اینان از حماسه عاشورا ارتزاق کرده و میکنند،
کار امروز اینها چه تفاوتی با کارهایشان در گذشته دارد؟
تفاوتهای گذشته و حال مراسم محرم
روشن است که تفاوتی هست
بین زنگارگرفتگی و پوشیده شدن قیام حسینی و نهضت عاشورا طی قرون با بهقول
خودشان استفادهٔ ابزاری از عاشورا و امام حسین در حاکمیت، بهمنظور اعمال سلطه و
سرکوب و چپاول.
تفاوت در این است که
اکنون آخوندهای دینفروش در حاکمیت هستند و این واقعیت موجب ایجاد وضعیت متفاوتی در
ایران با سایر کشورهای مسلمان شده است. آخوندهای حاکم از ابتدای حاکمیتشان تمام
مفاهیم و کلمات مقدس را به پای منافع سرکوبگرانه و چپاولگرانهٔ خود ذبح کردهاند،
از امر به معروف و نهی از منکر و حجاب که آن را وسیلهای برای سرکوب مردم بهخصوص
زنان میهنمان کردهاند تا مؤسسات غارتگری که تحت عناوینی مانند «ثامنالحجج» دارایی مردم را به یغما بردند تا همین پاسپورتهایی
که اخیراً رو شد که روی آنها عبارت «جواز سفر به بهشت» نوشتهاند و آنها را به نیروهایی
میدادند که میخواستند برای کشتار مردم سوریه اعزام کنند. این قبیل سوءاستفادههای
دجالگرانه در جنگ ضدمیهنی، برای فرستادن نیروهای سادهدل خیلی رواج داشت، مانند
اسب امام زمان و کلیدهای بهشت که بچههای مردم را با آنها روی میادین مین میفرستادند.
اولین سؤالی که به ذهن
میزند این است که ۴۰سال است که این
چیزها و این سوءاستفادههای دجالگرانه از مفاهیم مذهبی در این رژیم رایج بوده، پس
باز هم پدیده جدیدی نیست. چه چیزی در جریانهای اخیر جدید است؟
قبلا رژیم و مشخصاً شخص
خمینی تلاشش این بود که از همین مفاهیم مذهبی برای توجیه حکومت دینی و فاشیسم
مذهبی خودش استفادهٔ ابزاری کند و اینکه ولایت فقیه عین اسلام است و کسانی را که
با آن مخالفت میکردند بهعنوان متحجرین و اسلام آمریکایی مورد حمله و تخطئه قرار میداد.
تحریف احمقانه آن هم پیش چشم مردم!
اما اکنون آخوند علمالهدی
با دجالگری میگوید قیام امام حسین، قیام مسلحانه نبود و اصلاً سیاسی هم نبود،
معنی آن این است که امام حسین اصلاً دعوایی با حاکمیت نداشت، قیام او برای دعوت مردم
به دین اسلام بود (و دین اسلام هم به تعریف علمالهدی و خامنهای) جنگش با ظلم بود
و ظلم هم این بود که «مردم حاکمیت امام را قبول نداشتند! و میگفتند، نمیخواهیم
هیچ مسألهای ما را تهدید کند، ما میخواهیم نان و آب بخوریم و هیچ مزاحمی برای ما
وجود نداشته باشد، بنابراین، برای ما معاویه بهتر است».
صرفنظر از شیادی خیلی
سخیف این حرفها که بسیار روشن است، این ادعاها تضاد آشکاری دارد با همه آنچه
خمینی گفته و آخوندهای حاکم تا الآن میگفتند. بهعنوان مثال خمینی در یکی از
سخنرانیهای خود با تأکید بر اینکه قیام امام حسین، زمینهسازی برای تشکیل حکومت اسلامی»
بوده (یعنی امام حسین قیام کرد تا راه به قدرت رسیدن خمینی را هموار کند!) در
تخطئه بهقول خودش متحجرین گفت: «آنها که خیال میکنند که سیدالشهدا برای حکومت
نیامده بود و خود اینها برای حکومت آمدند، سخت در اشتباهاند. برای اینکه حکومت
باید در دست کسی مثل سیدالشهدا باشد؛ زیرا اصل قیام انبیاء از اول تا آخر این بوده
است».
پدیده جدید، سلاخی یک واقعیت تاریخی!
پدیده جدید این است که
محرم و عاشورا و قیام حسینی که تاکنون ابزار به قدرت رسیدن و ارتزاق اینها بود،
اکنون به عامل وحشتشان تبدیل شده و این است که میگویند قیام امام حسین اصلاً
مبارزاتی و حتی سیاسی نبود.
اکنون پیام عاشورا به ضد
خود حاکمیت آخوندها تبدیل شده که حرفهای آخوند خاتمی گواه آن است و این جریانی است
که از قیام ۸۸ شروع شد و اوج آن
عاشورای ۸۸ بود و در همان زمان بود که مسعود رجوی هم در اول رمضان آن سال به جوانان قیامآفرین پیام دادند:
«امسال در ماه روزه تا آنجا که میتوانید تلاش کنید مساجد از چنگ آخوندهای دینفروش
حکومتی آزاد شود. از فرصت گردهمایی و تجمع در مسجدها در شبهای رمضان استفاده کنید.
مسجد برای همین کار است. مسجد بایستی کانون ضدارتجاع و ضددیکتاتوری و کانون قیام و
انقلاب دموکراتیک مردم ایران گردد».
و بعد هم در اول محرم آن
سال مجدداً به جوانان و دانشجویان انقلابی پیام داد:
«از همین حالا برای
استفاده از فرصتهای محرم، برای آزاد کردن مساجد و مراسم و گردهماییها از ستم ولیفقیه
ارتجاع، بت مجسم و حقستیز زمانه، مظهر کفر و تجاوز و بیداد، مانع اصلی آزادی و
حاکمیت و حقوق خلق در زنجیر، طراحی کنید. نباید گذاشت رژیم پلید ولایت فقیه مسجد محرم
حسینی را در خدمت کفر و ارتجاع و بیداد بگیرد. قیامآفرینان بدون شک میتوانند و
باید به این فریضه آرمانی و مردمی و میهنی و انقلابی قیام کنند».
به این ترتیب بود که
قیام ۸۸ در عاشورای آن سال، توسط هواداران مجاهدین به
اوج رسید و رژیم به انتقام آن، ۳مجاهد
قهرمان یعنی علی صارمی، محمد حاجآقایی و جعفر کاظمی را اعدام کرد و فقط هم همینها
را اعدام کرد و در واقع با خون پاک این ۳مجاهد
حسینی بود که قیام ۸۸ معنای دیگری یافت و
ادامه پیدا کرد و در قیام دیماه به اوج و قله دیگری رسید.
سابقه اینهمه تحریف و پاسخ مجاهدین به آن
باید پرسید چه عاملی
موجب شده که امروز شاهد چنین چرخشی هستیم؟ با توجه به اینکه محرم و مساجد و
تکایا، همیشه در تیول و اشغال اینها بوده.
پاسخ این است که: چنین تحریفی البته خلقالساعه نبوده و سابقهاش به بیش از ۵۰سال پیش برمیگردد، آن روزی که محمد حنیفنژاد،
بنیانگذار کبیر سازمان مجاهدین خلق ایران، با الهام از عاشورای حسینی و پیام آن،
تعریف جدیدی از اسلام ارائه داد و گفت:
«مرز واقعی حق و باطل،
بین باخدای صوری و بیخدا نیست. مرز بندی واقعی، بین ستمگر و ستمدیده، بین
استثمارگر و استثمارشده است».
حنیفنژاد با همین جمله
کوتاه در واقع زنگار ۱۴۰۰ساله
را از رخ دین زدود و بر درک استثمارگرانه از اسلام و دین خط بطلان کشید و درک
انقلابی از اسلام را که از زمان امام حسین و ائمه به محاق رفته بود، احیا کرد و
جهش داد. اگر چه بنیانگذاران مجاهدین خلق اعدام شدند، اما با اعدام آنها، این درک
از اسلام و پیام حنیف قوت و گسترش یافت و این پرچم را پس از حنیفنژاد، مسعود رجوی
به دوش گرفت و برافراشت و در هر سرفصل، استراتژی مجاهدین و مقاومت را با الهام از
امام حسین و سرمشق فدای حداکثر او ترسیم کرد و به پیش برد.
شرایط امروز و پیآمد تحریف
در شرایط فعلی، این
پرچم، امروز به دست مریم رجوی است که نامش الهامبخش
و انگیزاننده جوانان قیامآفرین و رزمآوران کانونهای شورشی است. همانها که لرزه مرگ بر پیکر رژیم انداختهاند بهنحوی که
همگان در خبرها دیدند و شنیدند که آخوند خاتمی چگونه زوزه وحشت میکشید و مردم را
از سر دادن نوحهها و شعارهای ضدحکومتی بر حذر میداشت و در حالی که جرأت بردن نام
از مجاهدین را نداشت گفت: «مواظب باشید، عامل آشوب و اغتشاش نشوید، اعتراض طبیعی
و اعتراض متین حق مردم است، ولی رفتار غیرقانونی نباید اتفاق بیفتد... همان کسانی
که تفرقهافکنی کردند، بهدنبال استفاده از این فضا هستند».
اکنون هر ناظر اوضاع
ایران میداند که وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران که هیأتهای عزاداری و نوحهها را
کنترل میکنند، یک شاخص و یک میزان برای حذف یا تأیید هیأتهای عزاداری برای
برگزاری مراسم و آیینهای محرم این است که آیا این نوحهها حرفهای مجاهدین است یا
توسط آنها مورد استفاده قرار میگیرد یا نه؟!
اما
بهرغم همه بگیر و ببندها شاهد هستیم که پیام مجاهدین که همان پیام امام حسین و
پیام عاشوراست، در بعضی هیأتهای مذهبی و تکیهها بهصورت نوحهها و اشعار ماه
محرم بر سر زبانها افتاده و هر قدر هم که رژیم تلاش کند جلوی آن را بگیرد، اما
منطق تاریخ و منطق تکامل است که نخواهد توانست و از قضا بیشازپیش باعث انتشار
آن میشود و در واقع بار دیگر این یزیدیان زمان هستند که مغلوب و منکوب امام حسین
و حسینیان زمان میشوند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر