۲
وزیر کابینه روحانی بهطور همزمان استعفا دادند و روحانی ضمن
پذیرش استعفای آنها، امروز برای این ۲وزارتخانه و ۲وزارتخانه
دیگری که چند ماه بود وزیر نداشته و با سرپرست اداره میشدند، ۴نفر
را بهعنوان وزیران جدید به مجلس معرفی کرد که یکی از آنها شریعتمداری، وزیر مستعفی
وزارت صمت(صنعت و معدن و تجارت) بهعنوان وزیر کار است.علت استعفاها
آخوندی
در متن استعفای خود، روی عدم هماهنگیاش با سیاستهای روحانی دست گذاشته، آیا علت
استعفا واقعاً همین است؟
در
پاسخ باید اولاً گفت: چه سیاستی؟ سیاستی در کار نبوده که سر آن اختلاف داشته
باشند. احمد خرم، وزیر راه آخوند خاتمی، همین امروز در مورد داستان اختلاف روحانی
و آخوندی گفته:
«ایران در بخش
مسکن و شهرسازی، حملونقل، زیرساختها، ناوگان و تعمیر و نگهداری، استراتژی
روشنی نداشته است». بعد هم تأکید کرده «در طول این ۴۰سال، افراد
یا انگیزه نداشتند یا اراده نداشتند یا تهی از دانش بودند یا از کسانی که تهی از
دانش بودند در پستهای مهم و حیاتی کشور استفاده کردند یا
اینکه توان اجرای کارها وجود نداشت یا شرایط انجام کار وجود نداشت»!
بنابراین
بحث عدم هماهنگی منتفی است. یکی از روزنامههای حکومتی نوشته بود اگر واقعاً اختلافنظر
بوده است، چرا وقتی مجلس ۳دفعه آخوندی را استیضاح
کرد هر ۳دفعه با حداکثر زد و بند و باجهای پشت صحنه کاری
کردند که ابقا شود؟
ضمن
اینکه آخوندی ۵سال در دولت روحانی وزیر بوده، تازه الآن متوجه
عدم هماهنگی شدهاند؟ چگونه در این مدت با این ناهماهنگی کار کردهاند؟
اگر
هم واقعاً اختلافی بوده است چرا ۳بار قبلی که آخوندی
استعفا داد، روحانی از این فرصت استفاده نکرد؟ آنچه عملاً در صحنه دیده میشود:
از
یک طرف فشار قیام مردم ایران است. قبول استعفای وزیر راه که خودش مدعی است به
مدت یک سال است مرتب خواست استعفای خودش را به اطلاع روحانی رسانده است کمی بیش از
یک هفته از پایان سومین دور اعتصاب کامیونداران که مدت ۳هفته رژیم
آخوندی را فلج کرده بود مورد قبول روحانی قرار گرفت. مطالباتشان بهخصوص در زمینه مسکن
و تصادفات جادهیی و هوایی و ریلی که آخوندی یکی از رکوددارهای سوانح در حوزه
مسئولیتش هست.
از
طرف دیگر جنگ باندی و بحران درونی رژیم است، که در این نقطه خواستهاند با کمترین
هزینه که آبروی هر دو طرف حفظ گردد به ماجرا فیصله دهند. چرا که اگر استیضاح
آخوندی در مجلس مطرح میشد جدا از اینکه رد یا قبول گردد افتضاحات این وزارتخانه یک
بار دیگر روی دایره میریخت و این برای رژیم که در وضعیت شکنندهای قرار دارد قابلتحمل
نبود بهخصوص که این فاشگوییها سوخت آتش قیام میشد. از طرف دیگر هم همانطور که
عسکراولادی به روحانی گفته برای ایجاد امید و جلب اعتماد مردم هم که شده «کابینه
را شخمی بزن» و نیروهای جدید بیاور.
چرا وزیر مستعفی و استیضاح شده را بهعنوان وزیر کار معرفی کرد؟
بعضی
از مهرهها و رسانههای رژیم قحطالرجال را مطرح کردند. مثلاً رسالت بهنقل از
کنعانی مقدم نوشته تمام پستهای حکومتی در این ۴۰سال بین ۴۰۰نفر
دستبهدست میشود. در حالی که اگر واقعاً علت استعفا یا برکناری افتضاحات و
روشدن پروندههای اختلاسهای نجومی در جریان رانتهای ارزی و واردات خودروهای لوکس و
اختصاص ارز دولتی به واردات موبایل و دهها فقره از این نوع غارتگریها در این وزارتخانه
بود و در همه آنها هم متهم اصلی همین شریعتمداری بود، قاعدتاً نمیبایستی دوباره
بهعنوان وزیر معرفی میشد. پس معلوم میشود علت تغییر، دزدی و فساد و اینها نیست
بلکه صرفاً خواستهاند او را هم مثل آخوندی از استیضاح درببرند. تا آن افتضاحات در
دعوای درون مجلس علنی نشود. ضمن آنکه هیچیک از این ۴۰۰نفر مبرا از
فساد و اختلاس نیستند و نمیتوانند باشند.
علت مخالفت روحانی با استعفا
آخوندی
در متن استعفای خودش همچنین گفته که پیش از این ۳بار استعفا
کرده و روحانی آن را قبول نکرده است، علت اینکه روحانی با استعفای او موافقت نمیکرد،
چیست؟ و چرا استعفای اخیر را هم با ۴۹روز تأخیر اعلام کردهاند؟
روحانی
در تمام این ماهها که فشار زیادی برای تغییر وزرای اقتصادی تحمل کرده و در برابر
این فشارها ایستادگی کرد و حاضر نشد هیچیک از آنها را برکنار کند. نظر خامنهای
هم البته همین بود. خامنهای در یکی از صحبتهای اخیرش اشاره کرده بود جابهجاییها
درست نیست و اینها به کار خودشان ادامه بدهند. که این ایستادگی روحانی در برابر
باندهای متخاصم از این واقعیت ناشی میشود که هم روحانی هم خامنهای بهخوبی میدانند
که رژیم تا چه اندازه شکننده و بیثبات است و برکناری یک وزیر میتواند تعادل
ناپایدار آنرا بههم بزند. بهخصوص تعویض وزیرانی که در معرض خشم و اعتراضات مردم قرار
دارند مثل همین وزارت مسکن و شهرسازی و راه و وزارت صنعت معدن و تجارت، میتواند عقبنشینی
از جانب رژیم تلقی شده و انگیزه قیامکنندگان را مضاعف کند. بنابراین هم روحانی هم خامنهای تلاش میکردند
تعادل موجود بههم نخورد. اما بهرغم این اکنون که ۴وزیر این
وزارتخانهها برکنار شده یا استعفا کردهاند نشاندهنده این است که واقعیتها چه
ناشی از بحرانهای اجتماعی باشد و چه ناشی از جنگ قدرت باندها تا چه اندازه نیرومند
بوده و این تغییرات را به رژیم تحمیل کرده است.
پیامد استفعاها
این
تغییراتی که الآن ناگزیر به رژیم تحمیل شده چه نتایجی و پیامدهایی دارد؟
بیتردید
شاهد اوجگیری یک دور دیگر از جنگ و جدال باندی در مورد رد یا قبول این ۴وزیر
در مجلس ارتجاع خواهیم بود. و در جریان این جنگ و جدال بسا افتضاحاتی که از این
وزارتخانهها رو خواهد شد. این موضوع بحران درونی رژیم را بیشازپیش تشدید خواهد
کرد. و روشدن این افتضاحات همان چیزی را که رژیم از آن میترسید یعنی سوخترسانی
به آتش قیام بر سرش خواهد آورد. بهخصوص که در شرایط موجود که اوجگیری بحرانهای
همهجانبه رژیم است عوض شدن وزرای ۴وزارتخانه باعث آشفتگی
بیشتر در این وزارتخانههای حساس و در کل رژیم خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر